آزار جنّيان
سؤال: اگر مورد آزار جنّيان واقع بشويم چه بايد بكنيم؟
جواب:آزار جنّيان فرقى با اينكه كسى پشت سر شما دروغ ببافد نمىكند. در آنجا شما در حدّ خود از خودتان دفاع مىكنيد و باقى آن را هم به خدا واگذار مىنماييد كه خدا مدافع بزرگى است. مشكل اينجا است كه فكر مىكنيم جنيان آزادند هر كارىخواستند بر عليه ما بكنند و ما در مقابل آنها دستبسته هستيم. چنين خبرى نيست، ما چوب تصورات غلط خود را مىخوريم، حال اگر خدا بخواهد اين چوب را به شما بزند ممكن است از طريق ساحر و جنّ بزند. ما بايد بگوييم خدايا ما را ببخش. عملًا از طريق اصلاح خود و پناهبردن به خدا مشكل برطرف مىشود.
در كتاب «سفينةالصادقين» آمده است؛«جناب آيتالله شيخ مرتضى طالقانى- استادِ مرحوم علامه محمدتقى جعفرى- مىفرمايد:تصميم گرفتم در مسجد سهله چله بگيرم، و چون ديدم وقت ندارم براى خود غذاى گوشتى تهيه كنم بنا را بر آن گذاشتم كه غذاى حيوانى نخورم. چند روز گذشت؛ در حالى كه در حجره تنها بودم متوجه شدم يك نفر كنارم نشسته است، كمى جا خوردم! گفت:آقاى شيخ مرتضى نترس، چون شما تصميم گرفتيد حيوانى نخوريد ما جنّيان مىتوانيم به شما نزديك شويم. من از اجنّه هستم، آمدهام خدمت شما كارهايتان را انجام دهم، و با هم رفيق مىشوند. اتفاقاً يكى از خانوادههاى نجف، از اعراب باديهنشين خدمت حاج آقا شيخ مرتضى آمد و گفت؛ مدتى است به داخل خانهى ما سنگ پرتاب مىكنند، هر چه نگاه مىكنيم هيچ كسى نيست، فقط سنگ مىزنند، اگر مىشود كارى بكنيد. آقاى شيخ مرتضى از جنّى كه با او رفيق شده بودند مىخواهند كه بگو به خانه اين بنده خدا سنگ نزنيد، آنها هم به دستور آقا ديگر سنگ نمىزنند، گويا عصبانيت آنها از آن شخص باقى بوده و به همين جهت بعد از رحلت آقا، دوباره سنگ مىزدند».
اين قضيه را عرض كردم تا متوجه باشيم علت آزار بعضى از جنّيان خود ما هستيم. ما متأسفانه از سر بىكارى فضولىهاى بىخود مىكنيم و در اثر اين تجسسها پاى جنّيان را در زندگى خود باز مىنماييم. همينطور كه فضولى مىكنيم ببينيم همسايه امشب چه غذايى مىخورد، نقشهها مىكشيم تا از كار مردم سر در بياوريم، و موجب ناراحتى همسايه مىشويم. اخيراً شنيدم خانمى كه از شوهرش طلاق گرفته و نزد مادرش زندگى مىكرد، فهميد شوهرش براى اينكه ببيند اينها چه مىكنند با هزار صدمه يك خانهاى كنار خانه آنها كرايه كرده بعد با دوربين از كانال كولر آنها را زير نظر گرفته، حالا كارش لو رفته و با شكايت آن خانم فعلًا آقا زندان است. آخر مگر بيكارى، تو كه همسرت را طلاق دادى ديگر به تو چه مربوط است كه آنها چكار مىكنند. در همين راستاست كه انرژى زيادى خرج مىكنيم تا جواب فضولىهايمان را بدهيم، خيالات ما تحريك مىگردد و زمينهى تعقيب جنّيان در ما فراهم مىشود و آنها هم عكسالعمل نشان مىدهند.
جنّىها از نظر حوزهزندگى اصلًا در حوزهى زندگى ما قرار ندارند، در ساحت و مرتبهى ديگرى در اين عالم زندگى مىكنند و هيچ ربطى هم به ما ندارند؛اما اگر ما وارد زندگى آنها شديم و با انواع حيله خواستيم آنها را تسخير كنيم و يا از كار آنها سر در بياوريم، ماجرا شروع مىشود. جلسهى قبل عرض كردم چقدر بايد تلاش كرد تا يك جنِّ سرگردان را تسخير كنيم و ارادههاى خود را به او تحميل نماييم، بالأخره او هم در سر فرصت انتقامش را مىگيرد. ما اگر با صرف انرژى زياد
جنّىها را وارد حوزه خودمان بكنيم بالأخره بين ما و آنها تصادم پيش مىآيد و نمونه تصادمها آن سنگپراندن و امثال آن است. همانطور كه ما به شيطان ميدان مىدهيم كه وارد روح و روان ما بشود و عنان زندگى ما را در دست گيرد، هر چقدر ما به او ميدان بدهيم جلو مىآيد تا آنجايى كه به تعبير اميرالمومنين (ع) اول بىآبرويت مىكند، بعد هلاكت مىنمايد. الحمدلله شما با زيارت امام معصوم و يا با ماه محرم و رمضان، مانع نفوذ همهجانبهى شيطان مىشويد و گرنه بيچاره مىشديد. امثال آيتالله شيخ مرتضى طالقانى كه به جنّيان ميدان نمىدهند نه تنها مورد آزار آنها قرار نمىگيرند، بلكه به آنها دستور هم مىدهند. با آقايى مصاحبه كرده بودند كه مىگفت جنّيان مىآيند فرزندم را مىبرند و او را در بعضى شهرها گردش مىدهند و مىآورند، از اين قضيه خوشحال هم به نظر مىرسيد، در حالى كه اگر درست باشد معلوم نيست كار به كجا مىكشد. اشكال اساسى آن است كه ما وارد حوزهى زندگى آنها شويم و يا اجازه دهيم كه آنها وارد زندگى ما شوند.[1]
پی نوشت :
1. اصغر طاهرزاده، جايگاه جن و شيطان و جادوگر در عالم، ص 79.