آيه 7 : استعانت بوسيله صبر و نماز
يا ايها الذين المنوا استعينوا بالصبر ان الله مع الصابرين . (51)
ترجمه :اى افراد با ايمان ! از صبر و استقامت و از نماز (در هر حوادث سخت زندگى ) كمك بگيريد (زيرا) خداوند با صابران است
تفسير آيه
در اين آيه شريفه از دو نيروى سخن مى گويد (استقامت و توجه به خدا) كه با اين دو نيرو به جنگ و مشكلات و حوادث سخت برويد كه پيروزى از آن شما است (( صبر زيرا خداوند با صابران است ((ان الله مع الصابرين ) در اين آيه شريفه چون كلمه ((صبر )) مرتبط با ((نماز )) است ابتداء چند جمله اى را درباره صبر اشاره مى كنيم و بعدى به اهميت نماز در اين آيه مى پردازيم .
بعضيها تصور مى كنند كه ((صبر ))به معنى تحمل بدبختها و تن دادن ذلت و تسليم در برابر عوامل شكست است در حاليكه چنين نيست صبر و شكيبايى به معنى پايدارى واستقامت در برابر هر مشكل و هر حادثه است لذا بسيارى از علماى اخلاقى براى ((صبر ))سه شاخه ذكر كرده اند 1- صبر بر اطاعت (مقاومت در برابر مشكلات كه در راه طاعت و جود دارد 2- صبر بر معصيت (ايستادگى در برابر انگيزه اى گناه و شهوات سركش و ظغاينگر).
3- صبر بر معصيت (پايدارى در برابر حوادث ناگوار و عدم خود باختگى و شكست روحى و ترك جزع و قزع ).
كمتر موضوعى را در قران شريف مى توان يافت كه مانند ((صبر ))تكرار و مورد تاكيد قرار گرفته باشد،در قرآن مجيد در حدود هفتاد مورد از صبر سخن به ميان آمده كه بيش از ده مورد از آن به شخص پيامبر صلى الله عليه و آله اختصاص دارد تاريخ مردان بزرگ گواهى مى دهد كه يكى از عوامل مهم يا مهمترين عامل پيروزى آنان استقامت و شكيبائى است ،افرادى كه از اين صفت بى بهره اند در گرفتاريها بسيار زود از پا در مى آيند و مى توان گفت :نقشى را كه اين عامل در پيشرفت افراد و جامعه ها ايفا مى كند، نه فراهم بودن امكانات دارد و نه استعداد و هوش و مانند آن به همين دليل در قرآن ،مجيد روى اين موضوع با موكدتريم تكيه شده است ،آنجا كه مى گويد (انما يوفى الصابرون اجرهم بغير حساب ) (52) ((صابران پاداش خود را بى حساب مى گيرند ))و در مورد ديگر بعد از ذكر (صبر برحوادث ) مى خوانيم (ان ذلك من عزم الامور) (( اين كار را از محكمترين كارهاست ))اصولا ويژگى استقامت ،و پايمردى ،اين است كه فضائل بدون آن ارج و بهائى نخواهد داشت كه پشتوانه همه آنها صبر است و لذا در ((نهج البلاغه ))از على عليه السلام مى خوانيم :
و عليكم بالصبر،فان الصبر من الايمان كالراس من الجسد و لا خير لا راس معه ،و لا خير فى ايمان لا صبر معه . (53)
((بر شما باد صبر و استقامت كه صبر در برابر ايمان همچون سر است و در مقابل تن ، تن بى فايده اى ندارد، همچون ايمان بدون صبر نا پايدار و بى نتيجه است )) در گناه انسان مقاومت كند و از لذت گناه چشم بپوشد.
موضوع ديگرى كه در آيه به عنوان يك تكيه گاه مهم در كنار صبر،، معرفى شده ((صلوة )) نماز است ، لذا در احاديث اسلامى است مى خوانيم : ((كان على عليه السلام اذا اهاله امر فزع قام الى الصلوة ثم تلى هذه الاية و استعينوا بالصبر و الصلوة …)) ((هنگامى كه على عليه السلام با مشكلى روبرو مى شد به نماز بر مى خاست و پس از نماز به دنبال حل مشكل مى رفت و اين آيه را تلاوت مى فرمود: و استعينوا…)) (54)
از اين موضوع هرگز نبايد تعجب كرد، زيرا هنگامى كه انسان در برابر حوادث سخت و مشكلات طاقت فرسا قرار مى گيرد، نيروى خود را در مقابله با آنها ناچيز مى بيند، نياز به تكيه گاهى دارد كه از هر جهت نامحدود و بى انتها باشد، نماز او را به چنين مبدئى مربوط مى سازد، و با اتكاء بر او مى تواند با روحى مطمئن و آرام امواج سهمگين مشكلات را در هم بشكند. بنابراين اين آيه فوق در حقيقت به دو اصل توصيه مى كند يكى از اتكاى به خداوند كه نماز مظهر آن است و ديگرى مساءله خود يارى و اتكاى به نفس كه به عنوان صبر از آن ياد شده است .