آيه 14 : نماز قصر در مسافرت
و اذا ضربتم فى الارض فليس عليكم جناح ان تقصروا من الصلوه ان خفتم ان يفتنكم الذين كفزوا ان الكافذين كانوا الكم عدوا مبينا (86)
ترجمه : و هنگامى كه سفر كنيد گناهى بر شما نيست كه نماز را كوتاه كنيد اگر فتنه (و خطر) كافران بترسيد، زيرا كافران دشمن آشكار شما هستند.
تفسير آيه
اين آيه درباره نماز مسافر سخن مى گويد: در اين آيه شريفه از سفر تعبير به (ضرب فى الارض ) شده است ، زيرا مسافر زمين را به هنگام سفر با پاى خود مى كوبد (87) پس در اين ايه شريفه مى فرمايد هنگامى كه مسافرت مى كنيد مانعى ندارد كه نماز را كوتاه كنيد،
در اينجا سوالى پيش مى آيد و آن اينكه در آيه فوق مسئله نماز قصر،مشروط به ترس از خطر دشمن شده است در حالى كه در مباحث فقهى مى خوانيم نماز قصر حكم عمومى است و تفاوتى در آن مبان سفرهاى خوفناك يا امن و امان نمى باشد، روايات متعددى كه از طرق شيعه و اهل تسنن در زمينه نماز قصر وارد شده است نيز اين عموميت را تاييد مى كند. (88)
در پاسخ بايد گفت : ممكن است مقيد ساختن حكم قصر به مسئله ((خوف )) به خاطر يكى از چند جهت باشد.
الف – اين قيد ناظر به وضع مسلمانان آغاز اسلام است و به اصطلاحى قيد غالبى است ،يعنى غالبا سفرهاى آنها توام با خوف بوده و همانطور كه در علم اصول گفته شده ((قيود غالبى )) مفهوم ندارند، چنانچه در آيه (و ربائبكم اللاتى فى حجوركم ) (89) (دختران همسرانتان كه در دامنتان بزرگ مى شوند بر شما حرامند). نيز با همين مسئله روبرو مى شويم زيرا ((دختر همسر)) مطلقا جز محارمند، خواه در دامان انسان بزرگ شده باشند يا نه ، ولى چون غالبا زنان مطلقه اى كه شوهر مى كنند جوانند و فرزندان خردسالى دارند كه در دامان شوهر دوم بزرگ مى شوند قيد (فى حجوركم ) (در دامانتان ) در آيه مزبور ذكر شده است .
ب – بعضى از مفسران معتقدند كه مسئله نماز قصر نخست به هنگام خوف (طبق آيه فوق ) تشريع شده است ، سپس اين حكم توسعه پيداكرده و به همه موارد عموميت يافته است
ج – ممكن است اين قيد، جنبه تاكيد داشته باشد يعنى نماز قصر براى مسافر همه جا لازم است اما به هنگام خوف از دشمن تاكيد بيشترى دارد و در هر حال شك نيست كه با توجه به تفسير آيه در روايات فراوان اسلامى نماز مسافر اختصاصى به حالت ترس ندارد و به همين دليل پيامبر عليه السلام نيز در مسافرتهاى خود و حتى در مراسم حج (در سرزمين منى ) نماز شكسته مى خواند. (90)
نكته ديگر اينكه در بعضى از روايات نيز به اين موضوع اشاره شده است كه كوتاه خواندن نماز در سفر يك نوع تخفيف الهى است ، ادب ايجاب مى كند كه انسان اين تخفيف را رد نكند و نسبت به آن بى اعتنايى به خرج ندهد،در روايات اهل تسنن از پيغمبر صلى الله عليه و آله نقل شده كه درباره نماز قصر فرمود:
((صدقه تصدق الله بها عليكم فاقبلوا صدقته )) (91)
(اين هديه اى است كه خداوند به شما داده است آنرا بپذيريد) نظير اين حديث در منابع شيعه نيز وارد شده است ،
امام صادق عليه السلام از پيامبر نقل مى كند كه فرمود ((افطار در سفر و نماز قصر از هداياى الهى است ، كسى كه از اين كار صرفنظر كند هديه الهى را در كرده است . (92)
نكته ديگر كه بايد به آن توجه داشت اين است كه بعضى چنين تصور كرده اند كه آيه فوق حكم نماز خوف (نماز در ميدان چنگ و مانند آن ) را بيان مى كند و تعبير به (ان خفتم ) را گواه براى مطلب گرفته اند. ولى جمله (اذا ضربتم فى الارض ) مفهوم عامى دارد كه هرگونه مسافرتى را شامل مى شود خواه مسافرت عادى باشد يا مسافرت براى جهاد،به علاوه حكم نماز خوف به طور جداگانه اى و مستقل در آيه بعد آمده است و تعبير به (آن خفتم ) همانطور كه گفتيم يك نوع قيد غالبى است كه در غالب مسافرتهاى آن زمان براى مسلمانان وجود داشته است بنابراين دلالتى بر نماز خوف ندارد،به علاوه در ميدان جنگ هميشه خوف و از حملات دشمن وجود دارد و جاى اين نيست كه گفته شود ((اگر بترسيد كه دشمن به شما حمله كند )) و اين خود گواه ديگرى است كه آيه اشاره به تمام سفرهايى مى كند كه ممكن است خطراتى در آن وجود داشته باشد ضمنا بايد توجه داشت كه شرايط نماز مسافر، مانند شرايط و خصوصيات ساير احكام اسلامى در قرآن نيامده است بلكه در سنت به آن اشاره شده است از جمله اينكه نماز قصر در قران نيامده است بلكه در سنت به آن اشاره شده است از جمله اينكه نماز قصر در سفرهاى كمتر از هشت فرسخ نيست ، زيرا در آن زمان مسافر در يك روز معمولا هشت فرسخ راه را مى كرد و نيز افرادى كه هميشه در سفرند و يا سفر جز برنامه زندگانى آنها شده است از اين حكم مستثنى هستند زيرا مسافرت براى آنها جنبه عادى دارد نه جنبه فوق العاده . و نيز كسانى كه سفرهايشان سر معصيت است مشمول اين قانون نمى باشند. زيرا اين حكم يك نوع تخفيف الهى است و كسانى كه در راه گناه ،راه مى پرسند نمى توانند مشمول اند باشند. و نيز مسافر تا به حد ترخيص نرسد (نقطه اى كه صداى اذان شهر را نشنود و يا ديوارهاى شهر را نبيند ))نبايد نماز قصر بخواند، زيرا هنوز از قلمرو شهر بيرون نرفته و عنوان مسافر به خود نگرفته است و همچنين احكام ديگرى در كتب فقهى مشروحا آمده و احاديث مربوط به آن را محدثان در كتب حديث ذكر كرده اند. (93)
داستان آيه 14
امام خمينى (ره ) در مسافرت و نماز
اين خاطره مربوط به وقتى است كه از عراق مى خواستيم به كويت برويم . زمانيكه مانع از رفتن ما شدند، برگشتيم . امام آن زمان 80 سالشان بود، از ساعت پنج صبح براى اينكه نجف اشرف با خبر نشوند. بين الطلوعين حركت كرديم به سوى كويت ،در مرز كويت ما را راه نداند، ما برگشتيم به مرز عراق ، در آنجا به بدترين وجه با امام برخورد كردند، حتى يك اتاق كه امام استراحت بكند به ما ندادند. سرانجام امام عبايشان را انداختند در كنار يك اتاق مخروبه كه آنجا بود و دراز كشيدند. ساعت يازده دوازده شب بود كه از بغداد گفتند به بصره بر گرديد. ما به بصره برگشتيم ، ساعت يك يا يك و نيم بعد از نيمه شب به بصره رسيديم ، يك ساعتى طول كشيد تا مقدمات كار را انجام بدهيم بالاخره ساعت دو بود كه امام خوابيد طولى نكشيد كه من يك مرتبه ديدم زنگ ساعت به صدا درآمد، وقتى ساعت را نگاه كرد ديدم ساعت چهار بعد از نيمه شب است و امام براى نماز شب بلند شدند. يك پير مرد كه از پنج صبح تا ساعت دو بعد از نصف شب نخوابيده ،وقتى كه مى خواهد بخوابد بارى اينكه يادش باشد ساعت را كوك مى كند كه براى نماز شب بيدار شود (94)