آيه 39 : نماز باعث ذوب گناهان
و اقم الصلوة طرفى النهاز و زلفا من الليل ان الحسنات يذهبن السيئات ذلك ذكرى للذاكرين (224)
ترجمه : نماز را در آغاز و انجام روز پاسى از شب بر پا دار كه مسلما نيكيها بدييها را مى زدايد اين باى پند پذيران تذكرى است .
تفسير آيه
در اين آيه شريفه خداوند به انسانها فرمان به اقامه نماز داده است و مى فرمايد: ((نماز رادر دو طرف روز و در اوئل شب بر پا دار ))(و اقم الصلوة طرفى النهارو زلفا من الليل ) ظاهر تعبير طرفى النهار (دو طرف روز) اين است كه نماز صبح و مغرب را بيان مى كند ،كه در دو طرف روز قرار گرفته ((زلف )) كه جمع ((زلفه ))به معنى نزديكى است به قسمتهاى آغاز شب كه نزديك به روز است گفته مى شود بنابراين منطبق بر نماز عشا مى گردد.
همين تفسير در روايات ائمه اهل بيت عليه السلام نيز واد شد كه آيه فوق اشاره به سه نماز ( صبح ومغرب و عشا) است در اينجا سوال پيش مى آيد كه چرا از نمازهاى پنجگانه تنها در اين جا اشاره به سه نماز صبح و مغرب وعشا شده و از نماز ظهر و عصر سخن به ميان نيامده است پيچيده بودن پاسخ اين سوال سبب شده است كه بعضى از مفسران ((طرفى النهار )) را آنچنان وسيع بگيرند كه هم نماز صبح و هم مغرب را شامل شود به نماز عشا است همه نمازهاى پنجگانه را در مى گيرد.
ولى انصاف اين است كه ((طرفى النهار )) تاب چنين تفسيرى را ندارد مخصوصا باتوجه به اينكه مسلمانان صدر اول مقيد بودند كه نماز ظهر را در وقت و نماز عصر را حدود نيمه وقت ( ميان ظهر و غروب آفتاب ) انجام دهند.
تنها چيزى كه مى توان اينجا گفت اين است كه در آيات قرآن گاهى هر پنج نماز ذكر شده است مانند (اقم الصلوة لدولك الشمس الى غسق الليل و قرآن الفجر))(225) وگاهى سه نماز مانند آيه مورد بحث و گاهى نماز ذكر شده است مانند( حافظوا على الصلوت و الصلوت الوسطى و قرموا الله قانتين )
(226)
بنابرانى لزومى ندارد كه در هر مورد هر پنج نماز با يكديگر ذكر شود بخصوص اينكه گاهى مناسبات ايجاب مى كند كه تنها روى نماز ظهر(صلوة ) به خاطر اهميتش تكيه شود، و گاهى روى نماز صبح و مغرب وعشا كه گاهى بخاطر خستگى و يا خواب ممكن است در معرض فراموشى قرار گيرد.
سپس براى اهميت نماز روزانه خصوصا و همه عبادات و طاعات عموما چنين مى گويد:(( حسنات سيات را از ميان مى برند (ان الحسنات يذهبن السيئات )((و اين تذكر و يادآورى است براى آنها كه توجه دارند)) (ذلك ذكرى لللذين آيه فوق همانند قسمتى ديگر از آيات قرآن تاثير اعمال نيك را در ميان بردن آثار سوء اعمال بد بيان مى كند،در سوره نساء آيه
31 مى خوانيم (ان تجتنبوا كبائر ما تنهون عنه نكفر عنكم سيئاتكم ) عنكبوت مى خوانيم (واللذين امنوا و عملوا الصالحات لنكفرون عنهم سيئاتهم )
((كسانى كه ايمان آوردند وعمل صالح انجام دادند گناهان آنان را مى پوشانيم ))
و به اين ترتيب اثر خنثى كنند گناه را در طاعات و اعمال نيك تثبيت مى كند از نظر روانى نيز شك نيست كه هر گناه و عمل زشتى ،يك نوع تاريك در روح و روان انسان ايجاد مى كند كه اگر ادامه يابد اثرات آنها متراكم شده به صورت وحشتناكى انسان را مسخ مى كند ولى كار نيك كه از انگيزه الهى سرچشمه گرفته به روح آدمى لطافتى مى بخشد كه آثار گناه را مى تواند از آن بشويد و آن تيرگى ها را به روشنائى مبدل سازد اما از آنجاكه جمله فوق (( ان الحسنات يذهبن السيئات )) بلافاصله بعد از دستور نماز ذكر تفسير به نمازهاى روزانه شده دليل بر انحصار نيست بلكه همانگونه كه بارها گفته ايم بيان يك مصداق قطعى است . (227)
از ياران پيامبر صلى الله عليه و آله بنام ((ابى امامة مى خوانيم كه مى گويد: روزى در مسجد خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله نشسته بودم كه مردى آمد عرض كرد يا رسول الله من گناهى كرده ام كه حد بر آن لازم مى شود،آن حدى را بر من اجرا فرما، فرمود: آيا نماز به ما خواندى ؟ عرض كرد آرى سخن ،رسول خدا فرمود:خداوند گناه تو – يا حد تو – را بخشيد. (228)
آيه شريفه اميد بخش ترين آيه قرآن است
در تفسير آيه مورد بحث حديث جالبى از على عليه السلام به اين مضمون نقل شده است كه روزى رو به سوى مردم كرد و فرمود:به نظر شما اميد بخش ترين آيه قرآن كدام آيه است ؟ بعضى گفتند :آيه (ان الله لا يغفران يشرك به يغفر مادون ذلك لمن يشاء)
(( خداوند هرگز شرك را نمى بخشد و پائين تر از آن براى هر كس كه بخواهد مى بخشد )) امام فرمود:خوب است ولى آنچه من مى خواهم نيست بعضى گفتند آيه (و من يعمل سوء او يظلم نفسه ثم يستغفر يجد الله غفورا رحيما) (( هر كس عمل زشتى انجام دهد يا بر خويشتن ستم كرد و سپس از خدا آمرزش بخواهد خدا را غفور و رحيم خواهد يافت )) امام فرمود خوبست ولى آنچه را مى خواهم نيست بعضى ديگر گفتند آيه (قل يا عبادى الذين اسرافوا على انفسهم لا تقطنوا من رحمة الله )(( اى بندگان من كه اسراف بر خويشتن كرده ايد! از رحمت خدا مايوس نشويد )) فرمود خوبست اما آنچه مى خواهم نيست ! بعضى ديگر گفتند:آيه (( والذين اذا فعلوافاحشه او ظلموا انفسهم ذكروا الله فاستغفروا لذنوبهم و من يغفر الذنوب الا الله ) (( پرهيزكاران كسانى هستند كه كار زشتى انجام مى دهند يا به خود ستم مى كنند به ياد خدا مى افتند ،و از گناهان خويش آمرزش مى طلبند و چه كسى است جز خدا كه گناهان را بيامرزد )) باز امام فرود خوبست ولى آنچه مى خواهيم نيست
در اين هنگام مردم از هر طرف به سوى امام متوجه شدند و هممه كردند فرمود:چه خبر است اى مسلمانان ؟ عرض كردند:به خدا سوگند ما آيه ديگرى در اين زمينه سراغ نداريم
امام فرمود:از حبيب خودم رسول خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه اميد بخش ترين آيه قرآن همين آيه مورد بحث ماست (و اقم الصلوة قرفى النهار و زلقا من الليل ان الحسنات يذهبن السيئات ذلك ذكرى للذاكرين ) (( نماز را در دو طرف روز و اوئل شب بر پا، چرا كه حسنات ،سيئات (و آثار آنها را) بر طرف مى سازند اين تذكرى است براى آنها كه اهل تذكرند. (231)
البته همانگونه كه در ذيل آيه 48 سوره نساء حديث ديگرى آمده است كه اميد بخش ترين آيه قرآن آيه (( ان الله لا تغفران يشرك به و يفغر مادون ذلك لمن يشاء )مى باشد اما توجه به اينكه هر يك از اين آيات به زاويه اى از اين بحث نظر دارد و يك بعد از ابعاد آنرا بيان مى كند، تضادى با هم ندارد در واقع آيه مورد بحث از كسانى سخن مى گويد كه نمازهاى خود را به خوبى انجام مى دهند نمازى با روح و با حضور قلب كه آثار گناهان ديگر را دل و جانشان مى شويد.
اما آيه ديگر از كسانى سخن مى گويد كه داراى چنين نمازى نيستند و تنها از در توبه وارد مى شوند پس اين آيه براى آن گروه اميد بخش ترين آيه است چه اميدى از اين بيشتر كه انسان بدند هر گاه پاى او بلغزد و يا هوى و هوس بر او چيره شود(بدون اصرار بر گناه داشته باشد پايش به گناه كشيده مى شود) هنگامى كه وقت نماز فرا رسيد،وضو گرفته و در پيشگاه معبود به راز و نياز برخاسته احساس شرمسارى كه لوازم توجه به خدا است نسبت به اعمال گذشته به او دست داد گناه او بخشوده مى شود و ظلمت و تاريكيش از قلب او بر مى خيزد.
داستان آيه 39
اميدوار كننده ترين آيات قرآن
ابن عباس مى گويد: من و سلمان در زير درختى نشسته بوديم سلمان شاخه درختى را كه برگهايش خشك شده بود جنباند و در نتيجه آن همه برگها به زمين ريخت
جناب سلمان فرمود: ((اى عثمان ،از من نمى پرسى كه چرا چنين كردم ؟ )) گفتم : ((سبب اين كار چه بود؟))فرمود: ((با پيامبر صلى الله عليه و آله در زير اين درخت نشسته بوديم آن حضرت چنين كرد كه من كردم و سپس به من فرمود: اى سلمان ، از من نمى پرسى كه
چرا چنين كردم ؟ من عرض كردم :يا رسول الله سبب چه بود؟
فرمود: مومن چون وضو بگيرد بر آن وجهى كه دستور آمده و بعد آن نمازهاى پنجگانه شبانه روز بجاى آورده ،گناهان او بريزد بسان اين برگها كه از اين درخت فرو ريخت )) آنگاه اين آيه را تلاوت فرمود:( و اقم الصلوة طرفى النهار و زلفا من الليل …)(232) و بپاى دار نماز را هر دو سر روز پاره اى از شب … (233)
و درباره همين آيه على عليه السلام فرمود: از حبيبم رسول خداصلى الله عليه و آله شيندم كه فرمود:
اميدوارترين آيه در قرآن اين آيه شريفه است (و اقم الصلوة طرفى النهار و زلفا من الليل …) سپس پيامبر صلى الله عليه و آله فرمرد: ((يا على به خدايى كه مرا بشير و نذير قرار داد و مبعوث به رسالت گردانيد ،اگر يكى از شما كه به وضو قيام كند، گناهان و معاصى او از اعضاى بدنش فرو مى ريزد تا وقتى كه با صورت و قلب خود متوجه قبله شود،و نمازش برنگردد مگر آنكه جميع گناهان او مى ريزد و هيچ گناهى بر صحيفه عملش باقى نماند همچون روزى كه از مادر متولد شده باشد و هر گاه ما بين دو نماز از او گناهى صادر شده باشد،به خواندن نماز آمرزيده شود از گناهان پاك گردد ))
آنگاه پيامبر صلى الله عليه و آله نمازهاى پنجگانه را كه موجب آمرزش هستند، شماره كرد و فرمود:(( يا على بدان كه منزلت نمازهاى پنجگانه براى امت من مانند نهرى است كه بر در خانه يكى از شما باشد. اگر شخصى بدنش چركين باشد و هر روز پنج بار در آن نهر شستشو كند آيا چيزى از آن چركها باقى خواهد ماند؟ سوگند به خدا نمازهاى پنجگانه براى امت من چنين است كه تمام گناهانشان را پاك مى كند و تيرگى قلبشان را مى برد.)) (234)
نجات گناهكار در قيامت
امام صادق عليه السلام مى فرمايد: در روز قيامت پير مردى را براى رسيدگى به اعمالش مى آورند، سپس نامه اعمالش را به او مى دهند ظاهر نامه كه به طرف دوم است در آن چيزى جز گناه و معاصى مشاهده نمى شود و كار محاسباتش به طول مى انجامد پس آن پير مرد مى گويد:پروردگار! آيا به آتشم مى سوزانى و مرا به جهنم مى افكنى ؟ پروردگار جل جلاله مى فرمايد:اى پير مرد به راستى من حيا مى كنم كه عذاب كنم ، چون كه در دنيا براى من نماز گزاردى و عبادت مى كردى ،سپس امر مى فرمايد كه : (( بنده مرا به بهشت ببريد،بنابراين نماز موجبات مغفرت و آمرزش را براى نمازگزار فراهم مى سازد گرچه گناهان زيادى هم داشته باشد مشمول عفو و اغماض حضرت حق واقع مى شود. )) (235)