هماهنگى طبّ با شريعت محمدى
آناتوميست نام دار و طبيب بزرگوار مرحوم على بن زين العابدين همدانى در هامش كتاب شريف امراض عصبانى ترجمه كتاب مسيو كريزل فرانسوى گويد:
روزى وارد يكى از مريض خانه هاى پاريس شدم در حالتى كه كسى مرا نمى شناخت ، چنان كه رسم است طبيب معلم و نايب او و چند نفر از شاگردان طبيب و دواساز و دختر از دنيا گذشته كه اسباب عيادت اند تمام مرضاى روزهاى سابق و آن هايى كه همان روز داخل شده بودند عيادت كرده ، معلم اغلب آنها را الكليسم يعنى مسموم از افراط شرب شراب تشخيص نمود. خطاب به همگى نموده ، گفت : حضرات انصاف بدهيد و ببينيد محمد چه قدر مرد بزرگى بوده است كه هزار و دويست سال قبل از اين ، اين مطلب را فهميده و از شرب آن نهى فرموده ، و ما حيوان ها كه مى گوييم تربيت شده ايم ، مى خوريم تا به اين قسم ها مبتلا مى شويم .
و از اين غريب تر روزى در مريض خانه كه امراض كوفت و سوزنك را معالجه مى كنند، معلم جراحى در مدرس يعنى اطاق اعمال يدى چند عمل يدى كرد. دو نفر از آنها كه يكى را ماده كوفتى به سر حشفه رسيده حشفه و خيلى از پوست آن را متاكل كرده متورم شده هياءت غريبى پيدا كرده بود. يكى ديگرش با وجود اين كه حشفه متاكل شده بود به طورى متورم بود كه ديگر ادرار كردن و دور كردن پوست آن ممكن نبود، لابد شد آنها را به زحمت زياد ختنه كرد. بعد از فراغ از اين اعمال كه دست و اسباب او آلوده به چرك متعفّنى شده بود، در كمال تغير چاقو را بر زمين زده گفت : كاشكى ما هم به دين محمد بوديم كه اگر از اول ختنه مى كرديم ، اين طورها گرفتار نمى شديم .(305) (306)
|