كمبود مواد غذايى
در اثر گرسنگى قسم دوم كه همان كمبود مواد غذايى است مرگ تدريجى براى اشخاص پيدا مى شود زيرا بواسطه نرسيدن غذاى مورد احتياج به بدن ، رفته رفته جسم انسان نيرو و مواد لازم را از دست مى دهد و در صورت تهاجم ميكرب ، بدن تاب مقاومت و مبارزه را ندارد و بالاخره شكست مى خورد و از پاى در مى آيد.
براى كسانى كه مى خواهند ملتى را از پاى در آورند گرسنگى قسم دوم حربه خطرناك و كشنده اى است زيرا بدون جنجال و هياهو، مردمى را ندانسته و نفهميده با پاى خودشان به گور مى فرستند.
((فلسفه هاى گمراه كننده و بيگانه و فساد انگيز، عقيده دارند كه براى از پاى در آوردن ملتى نخست بايد سلامت و تندرستى او را ضعيف كرد و مبانى اخلاقى او را درهم شكست پس از آن به آسانى مى توان او را طعمه خويش ساخت )).
بعنوان مثال مى توان از نان سفيد، قند سفيد و مواد شيميايى نام برد، سفيدى اينها ظاهرا فريبنده است ؛ و رنگشان براى مشكل پسندان بسيار مطلوب و مطبوع است اما در واقع فاقد مواد حياتى و غذايى است .
زيرا در نان سفيد:
((سبوس كه جدار خارجى گندم است و دائما در هوا و در آفتاب غوطه ور مى باشد، و داراى مقدار زيادى ويتامين ها و عوامل فعاله است در اثر اعمال سفيدگرى نابود ميشود))(9)
بنابراين نانى كه از اين راه تهيه مى شود تنها گرسنگى قسم اول را از بين مى برد در حالى كه گرسنگى قسم دوم يعنى كمبود مواد غذايى به حال خود باقى است .
((در كشورهايى كه مثل كشور بلژيك در زمان جنگ اول جهانى ، نرم و الك كردن نان را ممنوع كرده بودند، تلفات ناشى از بيماريهاى قلبى ، تصلب شرائين ، مرض قند و فشار خون بفاصله يكسال تقليل فراوان يافت . تلفات همه طبقات مردم در هر سنى مخصوصا كسانى كه بيش از هفتاد همه طبقات مردم در هر سنى مخصوصا كسانى كه بيش از هفتاد و پنج سال داشتند تنزل محسوس يافت اين نكته بطور مسلم ثابت مى كند كه سرچشمه بسيارى از امراض ناگوار پيرى ، ناشى از كيفيت تغذيه است (10)))
در رديف چيزهايى كه باعث فقر غذايى مى شود و مواد فعال غذاها را نابود مى سازد و در نتيجه ، گرسنگى قسم دوم را به وجود مى آورد مى توان از عمل سفيدگرى و كود شيميايى استفاده مى كنند كه در بعضى اوقات با گازهاى سمى تواءم است .
((آردهاى سفيد، تنها آرد الك كرده ساده نيستند بلكه در بعضى كارخانه ها آنها را با مواد شيميايى سفيد مى كنند و اين عمل سفيد گرى با گازهاى سمى انجام مى گيرد، مضحك تر آن كه بجاى خمير ترش هم مواد شيميايى بكار ميبرند كه كارخانجات شيميايى آنرا بجاى خمير ترش ساخته اند.
اين خمير ترش مصنوعى ساخت آمريكا كه در اغذيه فروشيها موجود است و متجدد آمريكا رفته آن را براى پختن كيك و شيرينى مصرف مى كنند از تركيبات زاج سفيد است و بايستى از آن جدا اجتناب كرد، زيرا در بنگاه فيزيولوژى دانشكده طب پاريس و بنگاه بهداشت غذايى به دقت مورد مطالعه قرار گرفت و مضر تشخيص داده شد و نيز در همان مؤ سسات ، زاج را در سگ امتحان كرديم معلوم شد كه مولد زخمهاى سخت معدى و رودى است اين امراض در شهرهايى كه خمير مايه شيميايى مصرف مى شود و زياد ديده مى شود(11)))
كود شيميايى هر چند از نظر تميزى و صرفه و فراوانى و آسانى حمل و نقل آن مورد توجه كشاورزان قرار گرفته ولى نبايد غافل از خطراتى كه مستقيما از اين راه متوجه مواد غذايى ما مى شود باشيم .
((در اينجا بى اختيار به ياد كودهاى مصنوعى مى افتم كه دانشمندان مضرات آن را به وسيله آزمايش نشان داده اند از نظر شيميايى گندمى كه با كودهاى مصنوعى به عمل آمده است ممكن است گندمى طبيعى شناخته شود ولى تركيبات آن از نظر املاح معدنى با گندم طبيعى يكسان نيست سلولهاى سرطانى داراى مقدار زيادى پتاسيم هستند و كودهاى مصنوعى اين فلز را بحد زيادترى دارند))(12)
قبلا از قند سفيد نامى برده شد البته يكى از مواد ضرورى بدن ، مواد قندى اند كه در شيرينى هاى طبيعى مانند عسل ، خرما، كشمش ، چغندر و…. به مقدار زياد يافت مى شود ولى قند سفيدى كه ساخته شده دست انسانهاست و علم صنعت در آن دخالت كرده باعث مرگ تدريجى و مصنوعى ماست .
((مصرف قند در آمريكا از پنجاه سال به اين طرف دو برابر شده و به همين نسبت مرض قند و ديابت و عوارض آن افزايش يافته است .
طبق آمار دقيقى كه بدست آمده پنجاه و هشت سال پيش يعنى در سال 1900 هر فرد آمريكايى بطور متوسط هر سال پنج كيلو قند سفيد صنعتى مصرف مى كرد ولى امروز با شيرينى هاى مختلف و شربتهاى قندى كه مثل اقيانوس جريان دارد هر فرد آمريكايى به طور متوسط بيش از 50 كيلو قند سفيد صنعتى مصرف مى كند و از ضرر و زيان آن هم بى خبر است اين بى خبرى نه تنها در آمريكا بلكه در تمام كشورهاى دنيا وجود دارد))(13)