زيانهاى خون خوارى
مضرات خون خوارى فقط جنبه جسمى ندارد. بلكه ضررهاى روانى آن بيش از جسمى است امام ششم (ع ) علت حرمت خون را بيان فرموده و اشاره به زيان هر دو قسمت روان و بدن كرده است .
قال : فلم حرم الدم المسفوح ؟ قال لانه يورث القساوة و يسلب الفواد رحمته . و يعفن البدن و يغير اللون ، و اكثرما يصيب الانسان الجذم يكون من اكل الدم .))(38)
مردى پرسيد، چرا خداوند خوردن خون را حرام نموده ؟ امام صادق (ع ) فرمودند: براى آنكه خوردن خون باعث قساوت قلب و رفتن مهر و عاطفه است و نيز براى آنست كه خون خوارى سبب تعفن بدن و تغيير رنك چهره و پوست انسان و بسيارى از مبتلايان به بيمارى جذام بواسطه خوردن خون گرفتار اين بلاى خانمانسوز گشته اند.
در قسمت اول روايت به مضرات روانى خون خوارى و در قسمت دوم آن به مضرات جسمى آن تذكر داده اند.
((خون در كشور بدن همانند نهرى است كه در كوچه و خياباهاى شهر جارى است كه در آغاز صاف و گوارا و سر انجام به كثافات آلوده مى شود. خون هم بعد از گذشت از ريه و كبد و مشروب ساختن بدن به هنگام عبور از وريدها مسموم كننده است .
مهم تر از زيانهاى خون خوارى بر جسم ضررهاى آن بر روان است . چوپانان هميشه براى اينكه سگ گله سبعيت بيشترى پيدا كند مدتى به او خون ميخوارند)).(39)
در سخن امام (ع ) اين نكته ديده مى شود كه بيمارى جذم از راه خون خوارى به انسان منتقل ميشود بدنيست بدانيكه بيشتر بيماريها به شكل عفونت خونى يا (سپتى سمى ) بروز مى نمايد، يعنى ابتدا ميكرب به خون نفوذ كرده ، سپس عوارض مخصوص بيمارى به وجود مى آيد.
((در حالات حملات ميكرب به بدن سربازان مدافع ، گويچه هاى سفيد خون مى باشند؛ و در مواقع بيمارى به تعداد آنان افزوده مى شود، و از گويچه هاى قرمز خون كاسته مى گردد، بنابراين اثر ميكربهاى بيمارى زا در خون است ، و در خوردن خون ، مساوى با خوردن آنها همه ميكروبها است ، دستور ذبح حيوانات نيز از اين نظر است كه اگير اين حيوانات در معرض حمله ميكربى قرار گرفته اند و در حال ابتدايى و كمون بيمارى باشد، چون خون در اين موقع آلوده است ؛ و نشانه هاى خارجى نزد حيوان نيست لذا در اسلام از نظر كاستن سميت چنين گوشتى دستور ذبح داده است .))(40)