خرما
خرما براى همه ما شناخته شده و نيازى به معرفى ندارد.
استاد ((بوبينو)) با ذكر دلايلى محل اصلى خرما را مصر دانسته است .
مقدار تركيبات خرما
((در هر صد گرم خرما مقدار تركيبات آن از اين قرار است .
1 – آب 8/13 تا 59 گرم
2 – مواد سفيده اى 9 تا 9/1 گرم
3 – مواد قندى 6/17 تا 70 گرم
4 – چربى 3 تا 5/2 گرم
5 – پتاسيم 9/64 تا 75 ميلى گرم
6 – سديم 1/4 تا 48 ميلى گرم
7 – كلسيم 51 تا 75 ميلى گرم
8 – منيزيم 3/50 تا 5/58 ميلى گرم
9 – آهن 3/1 تا 6 ميلى گرم
10 – مس 18 تا 28 ميلى گرم
11 – املاح گوگرد 8/43 تا 50 ميلى گرم
12 – املاح كلر 248 تا 290 ميلى گرم
13 – ويتامين (آ) 50 تا 100 واحد بين المللى
14 – ويتامين (ب 1) 07/ تا 7/0 ميلى گرم
15 – ويتامين (ب 2) 05/ تا 3 /0 ميلى گرم
16 – ويتامين (نياسين ) پ . پ . 6 تا 3/3 ميلى گرم
17 – ويتامين (سى ) 7/2 تا 10 ميلى گرم
و هر صد گرم خرما 157 كالرى حررات داده و تا رقم 383 نيز گفته شده است .
220
ضمنا خرماهاى تر، خشك ، كهنه ، تازه و انواع ديگر آن مقدار تركيباتش فرق مى نمايد(272)))
پيشوايان اسلام به خرما اهميت مخصوصى ميدادند لذا مى بينيم در حديثى از امام صادق (ع ) رسيده است كه :
كان طعام رسول الله الشعيراذا وجده ، و حلواه التمر(273)
غذاى رسول خدا نان جوين و حلواى آن حضرت خرما بود.
و نيز مى خوانيم كه على (ع ) نان را با خرما ميل مى فرموده است .
ياكل الخبز بالتمر(274)
در ضمن برخى روايات خواصى براى خرما از پيامبر اكرم ائمه اطهار(ع ) رسيده است ، از جمله روزى مقدارى خرما را در پيش پيامبر(ص ) گذاردند، حضرت در اين باره فرمود:
ان فى تمركم هذا تسع خصال : يخبل الشيطان و يقوى الظهر و يزيد فى المجامعة ، و يزيد فى السمع و البصر، و يقرب من الله ، و يباعد من الشيطان ، و يهضم الطعام و يذهب باالداء و يطيب النكهة (275)
در خرما نه خاصيت است :
1 – از ميكرب جلوگيرى مى نمايد 2 – سبب تقويت ستون فقرات است 3 – قوه باه را زياد مى كند. 4 – قواى بينايى و شنوايى را تقويت مى نمايد. 5 و 6 – انسان را به خدا نزديك و از شيطان دور مى نمايد. 7 – سبب هضم غذا است 8 – دردها را نابود مى سازد. 9 – دهان را خوشبو مى نمايد.
با پيشرفت دانش پزشكى و غذاشناسى ، كلمات پيامبر اكرم (ص ) صورت ديگرى به خود گرفته زيرا در زمانى كه خبرى از ميكروب نبود آنحضرت خرما را مانع ورادع ميكروب ميداند و ما ميدانيم ميكروب نمى تواند تاثيرى بر بدن سالم و قوى داشته باشد و خرما معدن نيرو است .
با در نظر گرفتن مقدار تركيبات خرما بخوبى اين موضوع قابل درك است زيرا گفتيم :
در خرما كلسيم وجود دارد و اين عامل اصلى استحكام استخوان ها است و نيز فسفر هست كه مانع ضعف اعصاب و خستگى است و ضمنا براى تقويت قوه بينايى موثر است و نيز سديم در آن وجود دارد كه از زكام و كرى جلوگيرى كرده و حالت اسيدى دستگان گوارش را قليايى مى نمايد و نيز پتاسيم در خرما هست كه برخى فقدان آنرا علت حقيقى بروز زخم معده مى دانند.
وجود پتاسيم اشتهاآور است ، كمبود آن امراض حلقى بويژه تورم لوزه ها را ايجاد مى نمايد، گاهى تورم قوزك پا به علت كمى پتاسيم در بدن است ، خستگى در كمبود پتاسيم ديده مى شود، و همانطورى كه كلسيم اهميت مخصوصى در استخوانها دارد، پتاسيم نيز براى ماهيچه اى و بافت ها ارزش فراوانى دارد.
در ضمن خواصى كه پيامبر(ص ) براى خرما بيان نمودند اين جمله نيز بچشم مى خورد:
تذهب بالداء
درد را مى برد،
نظير اين جمله از حضرت على (ع ) رسيده است
كلوا التمر فان فيه شفاء من الادواء
خرما بخوريد، زيرا خرما شفاى دردهاى بسيارى است بنابر آنچه غذا شناسان بيان نموده اند:
خرما از سرطان جلوگيرى مى نمايد
((طبق آمارهايى كه گرفته شده در مناطقى كه خرما بيشتر خورده مى شود مورد ابتلاى به سرطان كمتر است زيرا امروزه ثابت شده است كه نقصان منيزيم زمينه را براى ابتلاى به بيمارى سرطان فراهم مى آورد و خرما داراى مقدار فراوانى منيزيم است و به همين جهت است كه اعراب و صحرانشينان با آنكه در فقر غذايى بسر مى برند بواسطه خوردن خرما ابدا مبتلا به سرطان نميشوند))(276)
((منيزيم اثر مخصوصى در درمان جوش و غرور جوانى دارد.
از اين رو جوانانيكه در سن بلوغند و در نقاط معتدل و سرد (غير خرماخيز) باشند مى توانند روزانه 2 – 3 عدد خرما بخورند.
((خرما در درمان فلج و لقوه مفيد است و به مبتلايان فلج اطفال ، دادن روزانه چند عدد خرما توصيه مى شود، خرما براى پيران مفيد است زيرا مقوى سلسله اعصاب مى باشد.
اخيرا مشاهده كرده اند كه با كمبود منيزيم ، قند در ادرار پيدا مى شود و وجود منيزيم براى كليه ها و مثانه ، لازم شناخته شده كه مى توان با خوردن 2 – 3 دانه روزانه رفع نيازمندى نمود.
مزه شيرين و خاصيت دفع خلط خرما زياد است و مى توان شصت گرم آنرا در يك ليتر آب جوشاند و آنرا در مورد زكام و درد گلو و تمام عفونت هاى ريوى مصرف نمود تازه معلوم شده قدرت قند خرما بيشتر از قند خالص بوده ، و اگر دو دسته حيوان را در نظر بگيريم كه يك دسته از قند خرما و دسته ديگر از قند خالص استفاده كرده اند رشد اوليها بيشتر خواهد بود.
قند موجود در خرما عبارت است از: لرولوز، گلوكز و ساكارز، مى دانيم منيزيم مغز در اشخاص پير به تدريج كم ميشود به همين علت براى جبران آن بايد غذاهاى منيزيوم دار مصرف نمود و خرما يكى از مهمترين آنها است .
منيزيوم براى حفظ پرستاد ضرورى به نظر مى رسد.
مبتلايان به ديابت (مرض قند) مى توانند بجاى قند از خرما استفاده نمايند زيرا منيزى موجود در آن كار كليه و لوزالمعده را آسان نموده ، از طرفى ويتامين (ب 2) موجود در آن جاذب مواد قندى ساير غذاهاست .
وجود پتاسيم و منيزيوم در خرما در تعادل يونهاى بدن نقش موثرى داشته و در شستشوى خون ، اثرى شگرف دارد(277)))
برگرديم به شرح ساير خواص خرما كه در كلام نبى اكرم آمده بود:
اول ، تاءثير خرما بر هضم غذا:
((خرما بواسطه داشتن مواد كافى ضرورى و عناصر كاتاليزورى ، هضم و جذب را آسان مى كند.
و نيز خرما به هضم مواد غذايى ديگر كمك مى نمايد زيرا خرما سرشار از ((هيدرات دو كربن )) است اگر با مواد سفيده اى مقدارى خرما بخوريم بدن ما از مواد سفيده اى به كمك هيدرات دو كربن خرما بهتر مى تواند استفاده نمايد(278)))
دوم ، تاءثير خرما بر ازدياد قوه باه :
((خرما دارنده مقدار كمى فيلكولين است فيلكولين تقويت كننده ترشحات مردانگى است ))(279)
سوم ، تاءثير خرما در رفع خستگى :
چنانكه همين خاصيت در روايت ديگرى از آن حضرت درباره نوعى از خرما به نام ((برنى )) بيان شده :
عليكم باالبرنى فانه يذهب بالاعياء و يدفى من القر، و يشبع من الجود و فيه اثنان و سبعون بابا من الشفاء(280)
خرماى برنى خستگى را از بدن مى برد و سرما را بر طرف مى سازد، انسان گرسنه را سير مى كند و درهاى بسيارى را بسوى بهبودى (از امراض گوناگون ) به روى انسان مى گشايد.
((كور نونسكى در كتابى كه مخصوص خرما نوشته مى گويد:
علاوه بر آنكه خوردن قند خرما ارزش غذايى بيشترى از ساير قندها دارد، در مواقع خستگى مفيدتر است زيرا جذب بدن مى گردد))(281)
وى سپس خوردن خرما را به ورزشكاران توصيه نموده ، چنين مى گويد:
((دانشمندان حساب كرده اند براى آنكه خرما بخوبى برسد بايد مدت 6 ماه روزانه 29 تا 30 درجه كه حاصل جمع آن ميشود /6000 درجه ، حرارت از خورشيد كسب كند، در صورتيكه فقط /3000 درجه صرف رسيدن گندم مى شود، و از اين رو بايد بپذيرم كه خرما يكى از ذخيره كننده هاى انرژى براى رفع احتياجات انسان مخصوصا بچه ها مى باشد)) (282)
البته وقتى انرژى به بدن بحد كافى رسيد و بدن نيز در باطن گرم شد، جايى براى سرما باقى نمى گذارد.
چهارم ، خاصيت ضد گرسنگى خرما:
((شروع كردن افطار با چند دانه خرما يا كشمش ، بدن را در برابر گرسنگى قندى كه پس از هر روزه ايجاد مى شود مسلح و مهيا ساخته ، هم انرژى لازم را به بدن مى رساند، و هم مانع تجمع چربى مى گردد، و از آنجا كه سه چيز دفاع بدن را بالا مى برد بعلاوه پرخورى هاى قلبى چه در چربى چه مواد بياض البيضى چه قندى نشاسته كه سبب ذخيره چربى گرديده بعلت اينكه هيدراتهاى كربن زدوتر از همه مى سوزند، خوردن خرما كيفيت مخصوص در حفظ مواد بياض البيضى بدن است ، زيرا خود را مى رساند و نمى گذارد پروتئين ها تبديل شوند))(283)
از طرف ديگر خرما چون داراى گلوكز و هضم سريع است و وجود ويتامين ((ث )) و فسفر كه براى جذب مواد قندى در محيط روده لازم است با خود مى آورد مى توان خرما را يك ((غذاى ضد گرسنگى فورى )) ناميد.
و نيز گفتيم خرما انرژى را طورى به بدن مى رساند كه چيزى از آن كاسته نمى شود در صورتى كه براى جذب و هضم هر غذايى ، مقدارى ويتامين ((ث )) يا مواد كافى از بدن برداشت مى شود، اما خرما همه مواد مورد لزوم را با خود همراه دارد و براى هضم خرما بسيار آسان است ، و خرما را از اين نظر نيز ميتوان ضد گرسنگى ناميد.
با اين همه خواصى كه خرما دارد بجا است كه پيامبر اسلام (ص ) بفرمايد:
بيت لاتمر فيه جياع اهله (284)
در هر خانه ايكه خرما نباشد، در حقيقت اهل آن خانه گرسنه اند (هر چند بصورت ظاهر خود را سير پندارند).
دستورى ديگرى كه راز آن ، پس از سالها تحقيق دانشمندان كشف شده است ، شروع نمودن بخرما، مخصوصا در ماه رمضان وقت افطار است ، در روايتى چنين مى خوانيم :
220
و كان (ص ) اذا قدم اليه الطعام و فيه التمر بد بالتمر و كان يفطر على التمر فى زمن التمر و على الرطب فى زمن الرطب (285)
برنامه غذايى پيامبر اكرم چنين بود كه اگر در سفره آن حضرت خرما بود، ابتدا بخوردن خرما مى نمود، و اگر زمان خرماى تازه بود در وقت افطار با همان خرماى تازه (رطب ) افطار ميكرد و اگر زمان خرماى تازه نبود با تمر (خرماى معمولى ) افطار مى فرمود.
اين برنامه و رژيم را با دقت مطالعه مى كنيم ، و از نظر ارزش آن قضاوت غذاشناسان را بيان مى نماييم .
البته روزه دار موقع افطار احساس گرسنگى بسيار شديدى مى كند شدت اين احساس بحدى است كه بسيارى از افراد بعد از خوردن غذاهاى زياد، سيرى را درك نمى كنند و به خيال اينكه گرسنه اند بخوردن ادامه مى دهند، ولى دو ساعت بعد از اين پرخورى احساس ناراحتى مى نمايند.
در اينجا قبل از شروع به افطار اگر چند خرما خورده شود از اين حالت كه انسان را مجبور به پرخورى عمدى مى كند جلوگيرى مى نمايد.
((انتخاب خرما يا كشمش براى افطار باين علت كه قند هگزوز (دكستروز گلوكز (اى ) و فروكتوز (لولز) دارند و جذب آنها سريع است سبب كاهش اشتها شده ، از پر خوردن و ناگهان خوردن كه بيشتر ايجاد آمباراگاستريت مينمايد جلوگيرى مى كند))(286)
در غير افطار يعنى در اوقات غير ماه رمضان شدت گرسنگى به آن مقدار نيست لذا اگر در سفره ، خرما بود آن حضرت ابتدا خرما ميل مى فرمودند.