2 آمادگيهاى اجتماعى
مردم جهان بايد از ظلم و ستم و نظامات موجود خسته شوند، و تلخى اين زندگى مادّى و يك بعدى را احساس كنند، و حتّى از اين كه ادامه اين راه يك بعدى ممكن است در آينده مشكلات كنونى را حل كند، مأيوس گردند.
مردم جهان بايد بفهمند آنچه در قرن 18 و 19 ميلادى درباره آينده درخشان تمدّن بشرى در پرتو پيشرفتهاى ماشينى به آنها نويد داده مى شد، در واقع در باغ سبزى بيش نبود; و يا همچون سرابى در يك بيابان سوزان در برابر ديدگان مسافران تشنه كام.
نه تنها صلح و رفاه و امنيّت مردم جهان تأمين نشد، بلكه دامنه مناقشات و ناامنيهاى مادّى و معنوى گسترش يافت.
نه تنها وضع قوانين بظاهر جالب، ظلم و تبعيض و استعمار و شكافهاى عظيم طبقاتى را از جهان برنچيد، بلكه مفاسد پيشين، در مقياسهاى عظيمتر و اشكال خطرناكتر بروز كرد.
پى بردن به عمق وضع خطرناك كنونى، نخست حالت تفكّر، سپس ترديد، و سرانجام يأس از وضع موجود جهان، و آمادگى براى يك انقلاب هه جانبه بر اساس ارزش هاى جديد به وجود مى آورد.
اين چيزى است كه تا حاصل نگردد رسيدن به چنان مرحله اى ممكن نيست، درست همانند دمل چركينى كه تا نضج نگيرد لحظه نشتر زدن آن فرا نخواهد رسيد.