آيا عمر طبيعى حدّ ثابتى دارد؟

آيا عمر طبيعى حدّ ثابتى دارد؟

 

يك باطرى كوچك عمر معيّنى دارد; مثلا 24 ساعت پشت سرهم كار مى كند; سپس نيروى آن تمام مى شود.

يك لامپ برق مثلاً يكهزار ساعت كار مى كند سپس مى سوزد.

يك اتومبيل ممكن است 20 سال عمر كند.

همچنين ساير مصنوعات انسانى عمرشان تقريباً معيّن است و حد متوسّطى دارد; البتّه اگر آنها را خوب نگهدارى كنند مقدارى بيشتر و اگر بد نگهدارى كنند مقدارى كمتر كار مى كند.

در جهان طبيعت نيز همه گونه عمر داريم; در دل اتمها ذرّاتى وجود دارند كه يكهزارم ثانيه و گاهى يك «صد ميليونم ثانيه» بيشتر عمر نمى كنند، ولى در مقابل عمر كره زمين را به پنجهزار ميليون سال تخمين مى زنند!

حال بايد ببينيم آيا عمر موجودات زنده در طبيعت مانند عمر فراورده هاى صنعتى ماست؟ مثلا يك انسان بطور متوسّط 80 سال; يك كبوتر 5 سال; يك حشره چند ماه; يك درخت چنار 150 سال و يك بوته گل 6 ماه عمر مى كند؟

در گذشته گروهى از دانشمندان عقيده به وجود يك سيستم عمر طبيعى در موجودات زنده داشتند مثلا:

پاولولف عقيده داشت عمر طبيعى انسان 100 سال است.

مچينكوف عقيده داشت عمر طبيعى انسان 150 تا 160 سال است.

كوفلاند پزشك آلمانى عقيده داشت عمر طبيعى انسان 200 سال است.

فلوگر فيزيولژيست معروف عقيده داشت عمر طبيعى انسان 600 سال است.

بالاخره بيكن فيلسوف و دانشمند انگليسى رقم را از اين بالاتر برده و به 1000 سال مى رساند.

ولى اين عقيده از طرف فيزيولوژيست هاى امروز در هم شكسته شده و مسأله حدّ ثابت عمر طبيعى ابطال گرديده است.

به گفته پروفسور اسميس استاد دانشگاه كلمبيا: «همان گونه كه سرانجام ديوار صوتى شكسته شده و وسائل نقليّه اى با سرعتى مافوق صوت به وجود آمد، يك روز ديوار سنّ انسان نيز شكسته خواهد شد و از آنچه تا كنون ديده ايم فراتر خواهد رفت!»

* * *

دليل زنده اى كه براى اثبات اين عقيده مى توان اقامه كرد آزمايشهايى است كه گروهى از دانشمندان روى گياهان يا حيوانات مختلف در آزمايشگاهها به عمل آورده اند و در شرايط خاصّ آزمايشگاهى توانسته اند گاهى عمر يك موجود زنده را به «دوازده برابر» افزايش دهند.

مثلا آزمايشى كه روى گياهى كه معمولا عمرش دو هفته بيشتر نيست به عمل آمده نشان مى دهد كه مى توان آن را تا شش ماه نگهداشت.

اگر فرضاً چنين افزايشى روى عمر انسانها عملى شود انسانهايى وجود خواهند داشت كه بيش از يكهزار سال عمر كنند.

آزمايش ديگرى روى نوعى از مگس ميوه كه عمر بسيار كوتاهى دارد به عمل آورده اند و توانسته اند عمر آن را به «نهصد برابر»! افزايش دهند.

اگر فرضاً اين افزايش عجيب و خارق العاده روزى درباره انسان عملى شود، يك انسان بيش از هفتاد هزار سال! عمر خواهد كرد.

البته غالب ما نه آرزوى چنين عمر خسته كننده و طاقتفرسايى داريم و نه اگر مجانى هم به ما بدهند مى پذيريم، كار به جايى رسيده كه شاعر مى گويد:

من از دو روزه عمر آمدم بجان، اى خضر *** چه مى كنى تو كه يك عمر جاودان دارى

و بفرض كه ما حاضر به قبول آن باشيم كره زمين استعداد پذيرش اينهمه انسان را ندارد!

ولى هدف ما مطالعه و بررسى علمى روى مسأله طول عمر است.

مى دانيم امروز بسيارى از زيست شناسان مسأله افزايش طول عمر انسان را بطور جدّى مورد بررسى قرار داده اند; اگر چنين چيزى امكان پذير نبود اين مطالعات بيهوده به نظر مى رسيد.

دانشمندان غذا شناس عقيده دارند طول عمر رابطه نزديكى با طرز تغذيه و شرايط اقليمى دارد; آنها با مطالعه روى طول عمر ملكه زنبوران عسل كه چند برابر زنبوران معمولى عمر مى كند به اين جا رسيده اند كه اين موضوع معلول ژله مخصوصى است كه زنبوران كارگر براى تغذيه ملكه فراهم مى كنند كه با عسلهاى معمولى فرق

بسيار دارد; و جمعى به اين فكر افتاده اند كه با تهيّه مقدار فراوانى از اين ژله ممكن است عمر انسان را تا چند برابر مقدار كنونى افزايش داد.

روانشناسان مى گويند طول عمر انسان بستگى زيادى به طرز تفكّر و عقايد او دارد و با داشتن يك سلسله روحيّات و عقايد سازنده و آرامبخش، طول عمر انسان افزايش مى يابد.

گروهى از پزشكان عقيده دارند: پيرى يك نوع بيمارى است كه بر اثر تصلّب شرايين و يا «اختلال متابوليسم بدن انسان» پديد مى آيد; و اگر ما بتوانيم از طريق تغذيه صحيح و داروهاى مؤثّر بر اين عوامل پيروز شويم، پيرى را شكست خواهيم داد و از يك عمر طولانى برخوردار مى گرديم.

همه اين گفتگوها اين مسأله را بطور وضوح ثابت مى كند كه افسانه «عمر طبيعى ثابت» يك افسانه دروغين بيش نيست; و براى عمر موجودات زنده حدّ معيّنى را نمى توان در نظر گرفت.

مخصوصاً با گشوده شدن راه آسمانها به روى بشر و آغاز سفرهاى فضايى، مسأله طول عمر به صورت جدّى ترى مورد توجّه قرار گرفته; زيرا مسلّم شده كه عمرهاى كوتاه ما مناسب پيمودن فاصله هاى عظيم نجومى نيست. گاهى براى برداشتن يك گام كوچك در اين جهان پهناور با سفينه هاى فضايى كنونى عمر چند هزار ساله و يا براى راههاى دورتر عمر چندين ده هزار سال لازم است; لذا، بعضى از دانشمندان به فكر شكل ديگرى از افزايش طول عمر افتاده اند و آن استفاده از سيستم انجماد است.

اين موضوع شايد نخستين بار با مشاهده بعضى از موجودات زنده اى كه در حال انجماد طبيعى حيات خود را حفظ كرده بودند كشف شد; مثلا، چندى پيش در لابه لاى يخهاى قطبى ماهى منجمدى پيدا كردند كه وضع طبقات يخ نشان مى داد مربوط به پنجهزار سال قبل است!

ابتدا گمان مى كردند ماهى مرده است، امّا وقتى آن را در آب ملايم قرار دادند با كمال شگفتى شروع به حركت كرد; معلوم شد او در اين پنجهزار سال زنده بوده امّا با شعله بسيار كمرنگى از حيات و زندگى!

از اينجا به فكر افتادند كه اگر بتوان اين روش را درباره انسان نيز به كار برد و مثلا سرنشين يك سفينه فضايى را كه به نقطه دور دستى مى فرستيم، در كابين خود در حال انجماد فرو بريم و پس از صدها يا هزاران سال كه به مقصد مى رسد، با يك سيستم خود كار، بدن او تدريجاً به حال عادى باز گردد، مشكل طول عمر در سفرهاى فضايى حل خواهد شد.

هم اكنون بعضى از پزشكان به اين فكر افتاده اند كه اين سيستم را براى بيمارانى كه هنوز راه درمان بيمارى آنها كشف نشده، و مثلا مبتلا به سرطان هستند، پيشنهاد كنند كه چنين بيمارانى را با روش انجماد در يك حالت خواب عميق ـ يا مافوق خواب ـ فرو برند، و مثلا پس از دو قرن ديگر كه راه درمان اين بيماريها طبعاً كشف خواهد شد آنها را به حال عادى بازگردانند و درمان كنند.

همه اين بحثها و طرحها و پيشنهادها نشان مى دهد كه از نظر علم

امروز حدّ ثابتى براى طول عمر بشر و ساير موجودات زنده وجود ندارد و مقدار آن را مى توان تغيير داد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.