فصل 2. چگونگى آفرينش آسمانها در نهج البلاغه
(امير مؤ منان عليه السلام در يكى از خطبه هاى خود فرموده است : (358)
((سپس خداى سبحان فضاها را شكافت و گوشه و كنار را باز نمود و فضاهاى خالى را بيافريد و در آنها آبهايى انبوه و خروشان و موجهايى انباشته روان نمود، آن را بر پشت بادى سخت و خروشان سوار كرد، پس باد را بر بازگرداندن آن فرمان داد و بر نگهداريش مسلط داشت و تا سر حد آن نگه داشت . هوا از زير آن مى شكافت و آب از روى آن مى جهيد. سپس خداى سبحان بادى آفريد و وزش آن را عقيم ساخت و آن را طورى قرار داد كه هميشه ملازم تحريك آب باشد و وزش آن را تند ساخت و منشاش را دور دست گردانيد.
پس آن را به حركت دادن و بر هم زدن آن آب فراوان و برانگيختن و برافراشتن موج درياها فرمان داد، پس باد آب را مانند مشك جنبانيد و بهم زد و به آن تند وزيد مانند وزيدنش در جاى خالى و وسيع ، اولش به آخرش و ساكنش را به جاريش باز مى گردانيد، تا آنكه انبوهى از آن بالا آمد و آن قسمتى كه متراكم و انباشته بود كف كرد، پس (خداى متعال ) آن كفها را در جاى خالى وسيع و فضاى گشاده بالا برد، پس هفت آسمان از آن كف ها پديد آورد و استوار و متعادل برآورد؛ زير آنها موجى را كه مضمون از سقوط و ريزش بود قرارداد و بالاى آنها سقفى را كه محفوظ است و بلند، بدون ستونهايى كه آنها را نگاه دارد و بدون ميخهايى كه نظم آنها را حفظ كند. آن گاه آنها را به زيور ستارگان و روشنى نورافكنها آرايش بخشيد و در آنها چراغ نورافشان خورشيد و ماه درخشان را به جريان انداخت در حالى كه هر كدام در فلكى گردان و سقفى در حال حركت و فلكى جارى كه ستارگان آن به حروف نوشته مانند، قرار گرفته اند…)). ادامه اين خطبه به خواست خدا در باب شناخت فرشتگان خواهد آمد).(359)