فصل 2. قرآن در نهج البلاغه

فصل 2. قرآن در نهج البلاغه
در ((نهج البلاغه )) از خطبه هاى اميرمؤ منان عليه السلام درباره قرآن آمده است :
((پس قرآن هم امر كننده است هم بازدارنده ، هم خاموش است هم گويا، حجت خدا را بر آفريدگان اوست كه بر آن از ايشان پيمان گرفته ، و جانهايشان را در گرو آن ساخته است ، نورش را كامل و دينش را گرامى داشت و پيامبرش صلى الله عليه و آله را به سوى خود برد در حالى كه به وسيله قرآن از ابلاغ احكام هدايت به آنان فارغ شده بود. پس ، از خداوند آنچه را خود بزرگ داشته بزرگ بداريد، زيرا كه او چيزى از دين خود را از شما پنهان نداشته و براى آنچه موجب خشنودى و ناخشنودى اوست نشان آشكارى قرار داده ، يعنى آيتى محكم را كه از آن باز مى دارد يا بدان فرامى خواند، بنابراين خشنودى و ناخشنودى او در آنچه باقى مانده يكى است .)) (1232)
و در خطبه اى ديگر فرمود: ((آنگاه كتاب را بر او فرو فرستاد كه نورى است كه چراغهايش خاموش نشود، و چراغى كه درخشندگيش فرو ننشيند، و دريايى كه ژرفايش به دست نيايد، و راهى كه گمراهى نينجامد، و پرتوى كه نورش تاريك نشود، و فرقانى كه برهانش فرو نخوابد، بيان روشنى كه اركانش ويران نشود، و درمانى كه از دردهايش بيم نرود، و عزتى كه يارانش ‍ نگريزند، و حقى كه طرفدارانش بى ياور نگردند. قرآن معدن و ميدان ايمان ، چشمه سارها و درياهاى علم ، بوستانها و آبگيرهاى عدالت ، پايه ها و استوانه هاى اسلام ، دره ها و گودالهاى پر آب حق است . دريايى است كه آبكشان آب آن را نتوانند كشيد، و چشمه هايى كه آب برداران خشكش ‍ نتوانند ساخت . آبشخوارهايى كه واردان بى آبش نتوانند نمود، و منزلگاههايى كه مسافران راهش را گم نكنند ، و نشانه هايى كه روندگان از ديدن آنها نابينا نشوند، و تپه هايى كه راهپيمايان از آن گذر نكنند.
خداوند آن را مايه فرونشاندن عطش عالمان ، و بهار خرم دلهاى فقيهان ، و راههاى گشاده صالحان ، و درمانى كه پس از آن دردى نماند، و نورى كه پس ‍ از آن ظلمتى نپايد، و ريسمانى ناگسستنى ، و پناهگاهى دست نايافتنى ، و عزت آن كه خود را بدان نزديك سازد، و در سلامتى براى كسى كه در آن وارد شود، و رهنماى كسى كه از آن پيروى كند و عذر آن كه آن را برگزيند، و دليل كسى كه به وسيله آن احتجاج كند، و حامل كسى كه آن را حمل كند، و مركب آن كه به كارش گيرد، و نشان كسى كه در پى يافتن نشان آن باشد، و سپر كسى كه سپر گيرد، و دانش كسى كه فرا گيرد، و حديث كسى كه روايت كند، و حكم كسى كه داورى نمايد قرار داده است .)) (1233)

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.