افکار درهم
مامان کیفش و روی میز کوبید و با گریه به انجام کارهاش مشغول شد.
نگاش کردم ….سنگینی نگاهم و حس کرد و گفت: تا میتونی درس بخون تا محتاج مرد جماعت نباشی …من اگه درس خونده بودم و میتونستم برم سر کار یه لحظه هم با این بابای فلان فلان شده ات زندگی نمیکرد
نصیحت مامان و نشنیدم ..به جاش زنگ های خطر تو ذهنم شروع به نواختن کرد
مامان از زندگی راضی نیست و احساس خوشبختی نمیکنه
بابا وارد آشپزخونه شد …مامان بدون نگاه کردن به بابا از اشپزخونه بیرون رفت
بابا با نگاه مامان و بدرقه کرد ..منم همینطور
وقتی متوجه حضورم شد …اخم هاش و توی هم کشید و با صدای بمی گفت: وقتی ازدواج کردی سعی کن با خوب و بد شوهرت کنار بیای و ولخرج نباشی ..عین مامانت نباشی که خوره ی پول داره ..بذار فردا که سرم و گذاشتم روی زمین بگن خدا پدرش و بیامرزه با این بچه تربیت کردنش
بدون اینکه منتظر جوابم باشه کیسه های خرید و روی زمین گذاشت و رفت.
من موندم و یه عالمه افکار درهم.
نتیجه تربيتي:
1- بچه ها رو درگیر مشکلات زناشویی خود نکنید.
2- تعارضهايي كه به دليل اختلافات و مشاجرات والدين براي فرزندان رخ ميدهد منبع اضطراب كودكان و مشكلات رفتاري مانند وسواس، جويدن ناخن، است
پی نوشت :
1. سايت گفتگوي ديني، متن از كاربر مهر… .