خطر درمان با ازدواج
برخي پزشکان با حسن نيت، اما ناآگاهي، بهعنوان يک درمان جانبي، عملاً به بيمار توصيه ميکنند که ازدواج کند. معمولاً فلسفة چنين توصيهاي اين است: ازدواج بهعنوان نيروي محرک يا کاتاليزور عمل ميکند و موجب پيدايش پختگي هيجاني در بيمار ميشود. چنين بيماراني معمولاً براي درمان تظاهرات جسمي اختلالات نوروتيک، که بيشتر به شکل انواع گوناگون ناتواني جنسي در مرد و سردمزاجي در زن ظاهر ميشود، مراجعه ميکنند. وقتي چنين کساني، به توصية پزشک، ازدواج ميکنند، صميميتهاي خاص موقعيت زناشويي، بهويژه درزمينة جنسي، بهزودي بيکفايتي رفتارهاي هيجاني آنها را آشکار ميکند. بنابراين، توصيه به ازدواج، بهعنوان يک وسيلة درماني، ممنوع يا غيرضروري است.[1]
پی نوشت :
1.سيدمحمدتقي علوي و محمدحسين قديري، مشاوره زير گنبد فيروزه اي(استفتائات فقهي در حوزه مشاوره و درمان درماني)، مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني قم(ره)، ص58. به نقل از نصرتالله پورافکاري، فرهنگ جامع روانشناسي و روانپزشکی، ج2، ص883.