شيوه رفتار با فرد وسواسي

شيوه رفتار با فرد وسواسي

در ارتباط با فرد وسواسي نكات زير را رعايت كنيد:
1. وسواس جبري يا بي اختياري: هر وسواسي ناهنجار نيست. وسواس تا حدودي در همه هست. زماني به تشخيص وسواس مرضي مبادرت مي كنيم كه وسواس يا رفتارهاي وسواسي جنبه نامعقول، افراطي، اجباري و نامتناسب داشته باشد. انصراف از آنها مشكل باشد ودرماندگي مشخصي را در فرد برانگيزد, وقت قابل ملاحظه اي را به خود اختصاص دهد و بازده و كنش وري روزمره فرد را تحت تأثير خود قرار دهد. در وسواس مرضي و نابهنجار،افكار و رفتارهاي وسواسي «به رغم اراده انسان» به هشياري وي هجوم مي آورد و سازمان رواني وي را تحت سيطرة خود قرار مي دهد و اضطراب گسترده اي را در فرد بر مي انگيزد. با توجه به اين مطالب اگر اطرافيان فرد وسواسي با اين مباحث آشنا باشند ديگر به ملامت او اقدام نمي كنند؛چون مي دانند كه اين افكار يا اعمال وسواسي بدون اختيار فرد به او هجوم مي آورند و خود فرد از اين موضوع بسيار رنج مي كشد.
2. وسواس در نوجوان و جوان: اطرافيان لازم است اين مطلب را بدانند كه نوجوانان وسواسي به پنهان كردن رفتار وسواسي و يا اعمال بي اختياري و وسواسي خود مي پردازند و موارد نادري جهت درمان به مراكز درماني مراجعه مي كنند كه اين خود باعث تأخير فرايند درمان مي شود. پس اطرافيان مي توانند حساب شده و با اطمينان بخشي به فرد او را جهت درمان تشويق كنند.
3. حساسيت در برخوردها: براي درمان،كمك اطرافيان ضروري است. نبايد آنها با تشويق رفتارهاي وسواسي يا اذيت او (مثل جابجا كردن وسايل فرد وسواسي كه به وسايل خود حساس است) بيماريش را تشديد كنند.
4. مسخره نكنيم: تحقير و يا مسخره كردن آنها در نزد ديگران باعث مي شود كه آنها به خود نامطمئن تر شوند و بيماري را تشديد كنند. نيز در جمع تذكر ندهيم. براي توصيه زماني را انتخاب كنيد كه او با شما راحت است.
5. جهت دهي درماني: بسياري از بيماران وسواسي چون از نوع اختلال خود مطلع نيستند و راه درمان اين مشكل را نمي شناسند از روي اشتباه براي معالجه به مراكز عمومي رجوع مي كنند.اطرافيان لازم است او را كمك و تشويق كنند تا جهت درمان نزد روان پزشك و روان شناس باليني (هر دو با هم) بروند. دو سه سال اول خيلي راحت تر درمان صورت مي گيرد.
6. برچسب (lable) نزنيم:در گفتگو ها به فرد وسواسي برچسب وسواسي نزنيم.اين عمل مي تواند علاوه بر ناراحتي فرد از قضاوت ديگران باعث تشديد بيماري و تلقين او گردد و فرد اين مشكل را براي خودش بپذيرد و با خود بگويد كه درمان من بسيار سخت است؛اما اگر افراد در جهت مثبت او را تلقين كنند، مثلاً بگويند امروز نسبت به ديروز كمتر اين عمل را انجام دادي و تشويق كنند، در او (افكار و اعمال او) اثر مثبت مي گذارد.
7. كمك به تمرين هاي خودياري: يكي از موثرترين مؤلفه ها در درمان، خواست خود فرد جهت درمان است؛پس لازم است اين خواست را تقويت كرد و به او كمك كرد تا تمرين هاي خودياريش را (كه از طرف روان شناس مطرح شده است) انجام دهد. مثلاً مراقب باشيم كه او داروهايش (در صورت نياز به دارو) را مصرف كند. همچنين در ديگر تمرين ها به او كمك كرد. مثلاً به او كمك كنيد و تشويقش نمائيد تا هر روز يك مرتبه از كارهاي تكراري روز قبل را كم كند تا كم كم اين كار را كنار بگذارد. ريشه وسواس اضطراب است.هر شناخت، و رفتار مشروع آرام بخش كه اضطراب را پايين بياورد براي كاهش وسواس او مفيد است.
8. كار درماني: امروز نقش موثر كار در درمان پذيرفته شده است. كار، توجه بيمار را از گرفتاري و بيماري اش منصرف مي كند. پرداختن به كار مورد علاقه موجب توجه فرد به توانايي ها و بخش مثبت وجودش مي گردد و در عين حال، احساس عزت نفس، كفايت كارآمدي، هدفداري و توجه به آينده، دل كندن از افكار معطوف به گذشته و ترك خيال پردازي هاي طولاني و مضر در او نقش مي بندد. اگر بيماري مخصوصاً كسي كه وسواس فكري دارد،به كار،به خصوص كار دسته جمعي مشغول شود از اين افكار كمتر به ذهنش مي آيد. پس بايد او را تشويق به كار دسته جمعي كرد و از انزوا و گوشه گير شدن او جلوگيري كرد و پيوسته جنبه هاي مثبت شخصيت او را برجسته نمود تا آن عيب كم كم برطرف گردد.
9. حذف الگوها :بيماري وسواس مي تواند علت زيست شناختي، هورموني، عصب شناختي و يادگيري و وراثتي داشته باشد. در برخي , مصرف دارو در كنار انجام تمرين هاي خودياري و روان درماني نقش موثري دارد؛ اما در برخي از وسواس ها فرد از بزرگترها اين امر را ياد مي گيرد. اگر به عواقب اين مشكل اشاره شود مي توان بزرگترها را از ديد كوچكترها دور كرد و توجه ديگران را به جنبه هاي غير بيمار گونه فرد منصرف كرد تا اين اختلال به آنها منتقل نشود.
10. ما هم ممكن است بيمار شويم:بيماري هاي رواني مثل بيماري هاي جسماني است. يعني همانگونه كه احتمال سرماخوردگي براي همه وجود دارد و راه هاي درماني خاصي نيز بر آن هست احتمال مبتلا شدن به بيماري رواني براي همه مطرح است و هيچ كس نمي تواند تضمين كند كه او هرگز به فلان بيماري رواني مبتلا نمي شود. پس بايد در برخوردها به گونه اي برخورد كرد كه انتظار داريم با ما (در صورت ابتلاء) برخورد شود.
11. توجه به مساله كثيرالشك: در مسائل ديني و احكام در بحث نماز،درباره افراد كثيرالشك بحث شده است و توضيح داده شده كه اين افراد نبايد به شك خود اعتنا كنند و از تكرار اعمال ديني خود پرهيز كنند.برخي افراد مي گويند مثلاً مطمئن نشدم يا به دلم ننشست بايد دوباره بخوانم.اين افراد بايد بدانند كه اعمال پذيرفته شده و مقبول آن چيزي است كه خداوند فرموده نه آن چيزي كه فرد دوست دارد. براي اطلاع بيشتر از شرائط كثيرالشك و موارد آن به كتاب توضيح المسائل مرجع تقليد خود رجوع فرمائيد و فرد وسواسي را با آداب شرعي اش آگاه سازيد و نيز او مي تواند با سؤال از دفتر مرجع تقليد خود نسبت به انجام اعمال خود آگاه شود. پيشنهاد مي كنيم سخنراني هاي آيت الله مظاهري و استاد فرحزاد را از بخش «صداي مشاور» سايت گفتگوي ديني گوش كنيد.
12. كلاس هاي سايكواجوكيش (Psychoeducution) و خانواده درماني:در بيمارهاي شديد وسواسي لازم است اعضاء خانواده با هم نزد روان شناس باليني و خانواده درمانگر رجوع كنند تا با دوره هاي ويژه , مطالبي ياد بگيرند كه به تسريع در درمان فرد وسواسي كمك كنند و رفتارهاي صحيح و برخوردي مناسب را آموزش ببينند].1 [
پی نوشت :
1. نرم افزار پاسخ 2، مركز مطالعات و پاسخگويي به شبهات(حوزه عليمه قم).

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.