داستان آيه 6
كعبه محور نماز
چند روزى از بعثت اسلام الله عليه و آله كه على بن ابيطالب عليه السلام به خانه رسول خدا آمد كه به آنجا رسيد،پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و همسرش حضرت خديجه را ديد كه نماز مى خواندند. على عليه السلام به جلوى آنان خداى ساخته دست اعراب . در حالى كه متعجب شده بود رو به آنان كرد و گفت :شما براى چه كسى سجده مى كنيد و نماز مى خوانيد در جوابش گفتند:
ما خداوند بزرگ و يكتا را مى پرستيم و براى او نماز مى خوانيم (كنايه از اين است كه ما به سمت قبله الهى نماز مى خوانيم پس از لحظه اى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله رو به على عليه السلام كرد و فرمود:تو نيز به دين ما در آى و به ما بپيوند على عليه السلام در جواب رسول خدا عرض كرد:بايد بروم از پدرم بپرسم و اجازه بگيرم . على عليه السلام از خانه پيامبر اسلام خارج شد اما چند قدمى دور نگشته بود كه بازگشت و عرض كرد: اى رسول خدا،خداوند بزرگ هنگامى كه مرا آفريد :از پدرم نپرسيد،من نيز براى پيوستن به شما (و پرسش خدا) از پدرم اجازه و دستورى نمى خواهم . وقتى كه على عليه السلام سخنان خود را تمام كرد، حضرت محمد صلى الله عليه و آله جمله (اشهد ان لا اله الله و اشهد ان محمدا رسول الله ) را بر او خواند و او نيز دين محمد صلى الله عليه و آله را انتخاب كرد و با آنان به نماز ايستاد.