علم موجودات به نماز و تسبيح خود

آيه 58 : علم موجودات به نماز و تسبيح خود
الم تر ان الله يسبح من فى السموات والارض والطير صافات كل قدم علم صلاته و تسبيحه و الله عليم بما يفعلون . (346)
ترجمه : مگر نديدى كه هر كه در آسمانها و زمين است و پرندگان گسترده بال خدا را تسبيح مى كنند و هر يك نماز و تسبيح خود را مى داند و خداوند به آنچه انجام مى دهند داناست .
تفسير آيه
در اين مورد بحث از دلائل توحيد كه نشانه هاى انوار الهى و اسباب هدايت است ،سخن مى گويد:
موجودات زمين و آسمان ،تسبيح كنندگان خداوند،
نخست سخن را به پيامبر صلى الله عليه و آله مورد خطاب قرار مى دهد مى فرمايد: ((آيا نديدى كه تمام كسانى كه در آسمانها و زمين هستند براى خدا تسبيح مى كنند؟ ))(الم تر ان الله يسبح له من فى السموات و من فى الارض ) (( پرندگان در حالى كه بالها را بر فراز آسمان گسترده اند مشغول تسبيح او هستند؟ ))(و الطير صافات ) ((همه آنها از نماز و تسبيح خود ،آگاه و باخبرند ))(كل قدم علم صلوة و تسبيحه ) ((و خداوند از تمام اعالى كه آنها انجام مى دهند آگاه است )) (و عليم بما يفعلون (347)
نكات قابل بررسى آيه
1- جمله (( الم تر ))آيا نديدى به گفته بسيارى از مفسران به معنى ((الم تر تعمل ))(آيا نمى دانى ) است ،زيرا تسبيح عمومى موجودات جهان چيزى نيست كه با چشم ديده شود بلكه به هر معنى كه باشد با قلب و عقل ،درك مى گردد ، اما از آنجا كه اين مساله آنقدر واضح است كه گوئى با چشم ديده مى شود،تعبير به الم تر شده است .
اين نكته نيز قابل توجه است كه مخاطب در اين آيه گرچه شخص ‍ پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله مى باشد اما به گفته جمعى از مفسران منظور از آن عموم مردم است ، و اين در قرآن امثال ونظائر فراوان دارد اما بعضى گفته اند اين خطاب در مرحله رويت و مشاهده مخصوص پيامبر صلى الله عليه و آله است ،چرا كه خداوند درك و ديدى به او داده بود كه تسبيح و حمد همه موجودات اين عالم را مشاهده مى كرد، و همچنين بندگان خاص كه پيرو مكتب اويند و به مقام شهود مى رسند ولى در مورد عموم جنبه شهود عقلى وعملى دارد نه شهود عينى (348)
2- تسبيح عمومى موجودات عالم :
آيات مختلف قرآن سخن از چهار عبادت در مورد همه موجودات اين جهان بزرگ مى فرمايد: تسبيح ،حمد،سجده ، نماز در آيه مورد بحث از نماز و تسبيح سخن مى گويد و در آيه 15 از سوره رعد سخن عمومى است (و الله يسجد من فى السموات و الارض ) و در آيه 44 سوره اسرء سخن از تسبيح و حمد تمامى موجودات عالم هستى ( وان من شى ء الا يسبح بحمده ) درباره حقيقت حمد و تسبيح عمومى موجودات ،جهان و تفسيرهاى گوناگونى كه در اين زمينه گفته شده است در ذيل آيه 44 سوره اسراء فشرده اى از آن را در اينجا متذكر مى شويم .
دو تفسير قابل توجه
الف ) تمامى ذرات اين عالم اعم از آن را عاقل مى شماريم يا بى جان يا غير عاقل همه داراى نوعى درك و شعورند و در عالم خود تسبيح و حمد خدا مى گويند،هر چند ما قادر به درك آن نيستيم ،شواهدى از آيات قرآن نيز براى اين تفسير اقامه شده است .
ب ) منظور از تسبيح و حمد همان چيزى است كه ما آن را ((زبان حال ))مى ناميم ، يعنى مجموعه نظام جهان هستى و اسرار شگفت انگيزى كه در هر يك از موجودات اين عالم نهفته است ،با زبان بى زبانى ،با صراحت و بطور آشكارا از قدرت و عظمت خالق خود،و علم ،و حكمت بى انتهاى او سخن مى گويند، چرا كه هر موجود بديع و هر اثر شگفت انگيزى ،حتى يك تابلو نفسى نقاشى يا يك قطعه شعر زيبا و نعز،حمد و تسبيح ابداع كننده خود را مى گويد،
يعنى از يك سوء صفات برجسته او را بيان مى دارد (حمد) و از سوى ديگر عجب و نقص را از او نفى مى كند (تسبيح ) تا چه رسد به اين جهان با عظمت و آن همه عجائب و شگفتيهاى بى پايانش . البته اگر جمله ((يسبح له من فى السموات و الارض ))) به معنى تسبيح كسانى كه در آسمانها و زمين هستند بگيريم و ظاهر كلمه ((من )) را در ذوى العقول حفظ كنيم ((تسبيح )) در اينجا به معنى اول خواهد بود كه يك تسبيح آگاهانه و اختيارى است ولى لازمه اين سخن است كه براى پرندگان نيز چنين شعورى قائل باشيم زيرا پرندگان در آيه فوق در كنار ((من فى السموات )) قرار گرفته اند،البته اين موضوع عجيب نيست زيرا در بعضى ديگر از آيات قرآن چنين دركى براى بعضى از پرندگان آمده است .
3- علت ذكر پرندگان در آيه از ميان موجودات :
در اينكه چرا در آيه فوق ميان موجودات جهان روى تسبيح پرندگان آن هم در حالتى كه بالهاى خود را بر فراز آسمان گسترده اند تكيه شده نكته اى وجود دارد و آن اينكه پرندگان علاوه بر تنوع فوق العاده زيادشان ،ويژگيهائى دارند كه چشم و دل هر عاقلى را به سوى خود جذب مى كند ،اين اجسام سنگين بر خلاف قانون جاذبه بر فراز آسمانها با سرعت زياد و برق آسا حركت مى كنند،مخصوصا هنگامى كه بالهاى خود را صاف نگه داشته اند و بر امواج هوا سوارند و بى آنكه فشارى به خود بياورند با سرعت به هر سو كه مايل باشند مى چرخند و پيش ‍ مى روند وضع جالبى دارند آگاهيهاى عجيب آنها در مسائل هواشناسى و اطلاعات عميقشان از وضع جغرافيائى زمين به هنگام مسافرت و مهاجرت از قاره اى به قاره ديگر حتى از مناطق قطب شمال به قطب جنوب ،و دستگاه هدايت كننده مرموز و عجيبى كه آنان را در اين سفر طولانى حتى به هنگامى كه آسمان پوشيده است از ابر است راهنمائى مى كند از شگف انگيزترين مسائل و از روشنترين دلائل توحيد است را ادا مخصوصى كه در وجود شب پردها قرار مى دارد كه به وسيله آن در ظلمت و تاريك شب تمام موانع را بر سر راه خود مى بيند،و حتى گاهى ماهى را زير امواج آب نشانه گيرى كرده و با يك حركت برق آسا او را بيرون مى كشد،از ويژگيهاى حيرت انگيز اين پرنده است ! به هر حال عجائبى در وجود پرندگان نهفته شده كه قرآن به خاطر آن مخصوصا روى آنها تكيه كرده است .
4- تفسيرجمله ((كل قد علم صلاته وتسبيحه ))
جمعى از مفسران ضمير ((علم ))را به ((كل )) برگردانده اند كه طبق آن مفهوم جمله فوق چنين مى شود:(( هر يك از كسانى كه در زمين و آسمان هستند و همچنين پرندگان ، از جمله نماز و تسبيح هر يك از آنان آگاه است ،اما تفسير اول با معنى آيه متناسبتر مى باشد،به اين ترتيب هر يك از تسبيح كنندگان راه و رسم تسبيح و شرائط و ويژگيهاى نماز خود را مى داند،اگر منظور ((تسبيح آگاهانه ))باشد مفهوم اين سخن روشن است اما اگر با زبان حال باشد مفهومش اين است كه هر كدام نظام ويژه اى دارند كه به نوعى گوياى عظمت پروردگار و هركدام چهره اى از قدرت و حكمت اويند. (349)
5- منظور از (( صلاة )) چيست ؟
جمعى از مفسران مانند مرحوم طبرسى در مجمع البيان و آلوسى در روح البيان ، صلاة را در اينجا به معنى (( دعا )) تفسير كرده اند كه مفهوم اصلى آن در لغت همين است و به اين ترتيب موجودات زمين و آسمان با زبان حال ، يا زبان قال ،در پيشگاه خدا دعا مى كنند، و از محضر او تقاضاى فيض دارند،و او هم كه فياض ‍ مطلق است بر حسب استعداهايشان به آنها مى بخشد و دريغ ندارد منتهى هر كدام در عالم خود مى دانند چه نيازى دارند و چه بايد بخواهند و چه دعائى كنند .
بعلاوه آنها كه طبق آياتى كه در قرآن بيان شده در پيشگاه با عظمت او خاضعند و در برابر قوانين آفرينش تسليم ،و از سوى ديگر با تمام وجود خود صفات كماليه خدا را بازگو مى كنند،و هر گونه نقصى را از او نفى مى نمايند، و به اين ترتيب عبادات چهار گانه آنها ((حمد )) و (( تسبيح ))و ((سجود ))) تكميل مى شود .
داستان آيه 58
نماز ابوذر غفارى در حال چوپانى
ابوذر غفارى از ياران و شيفتگان پيامبراكرم صلى الله عليه و آله على عليه السلام بود و مقامى بلند و شانى عظيم داشت اما با اين همه ،گوسفندانش را خود شخصا به چراگاه مى برد و چوپانى مى كرد روزى در چراگاه به نماز ايستاده بود ناگهان گرگى به گله اش حمله برد و گوسفندى را از آن جدا ساخت ابوذر همچنان با خشوع و حضور قلب به نماز خود ادامه داد بطورى كه هيچ اتفاقى نيفتاده باشد! شيطان او را وسوسه كرد تا از نماز دست كشد و به دنبال گوسفندش برود ولى او مقاومت كرد و با خود گفت : ((اگر تمام گوسفندان را از دست بدهم ،محبت خدا و رسول خدا و ولى خدا على بن ابيطالب و دودمانش مراكفايت مى كند. ))
در اين هنگام شير درنده اى در برابر گرگ ظاهر گشت و گوسفند نجات يافت و گرگ در پنجه هاى شير پاره پاره گشت از آن به بعد،آن شير نگهبانى گله ابوذر را به عهده گرفت و وقتى منافقان مدينه اين داستان را شنيدند، باور نكردند تا اينكه به چراگاه آمده و از نزديك آن صحنه شگفت انگيز را به چشم خود ديدند.
آنگاه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:(( اى اباذر… تو بندگى خداوند را به خوبى انجام دادى و خداوند نيز آن شير را در آن بيابان به تسخير تو در آورد تا نگهبانى گوسفندانت باشد،تو از گرامى ترين انسانهايى هستى كه خداوند كه آنان را ستوده است كه نماز را بر پا مى دارند. )) (350)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.