تلاوت كنندگان قرآن و اقامه كنندگان نماز

آيه 68 : تلاوت كنندگان قرآن و اقامه كنندگان نماز
ان الذين يتلون الله و اقاموا الصلوة و انفقوا مما رزقناهم سرا و علانية يرجون تجارة لن تبور (403)
ترجمه :آنان كه كتاب خدا را مى خوانند و نماز مى گزارند و از آنچه روزيشان داده ايم پنهان و آشكار انفاق مى كنند به تجارتى دل بسته اند كه هرگز زيانى در آن نيست .
تفسير آيه
در اين آيه شريفه به دو وسيله مهم براى ترقى و رشد انسانها سخن مى گويد: چرا كه بوسيله اين دو بال است كه انسان مى تواند به اوج آسمان سعادت پرواز كند،و مسير تكامل را طى نمايد،نخست مى فرمايد:((كسانى كه كتابى الهى را تلاوت مى كنند،و نماز را بر پا مى دارند،و از آنچه به آنها روزى داده ايم
در پنهان و آشكار انفاق مى كنند،آنها اميد تجارتى دارند كه نابودى و فساد وكساد در آن نيست )) (ان الذين يتلون كتاب الله و اقاموا الصوة و انفقوا مما رزقنا هم سرا و علاتيه يرجحون تجارة لن تبور)
بديهى است كه ((تلاوت )) در اينجا به معنى قرائت سرسرى و خالى از تفكر و انديشه نيست ،خواندنى است كه سرچشمه فكر باشد،عمل صالح گردد، عملى كه از يكسو انسان را به خدا پيوند دهد كه مظهر آن نماز است و از سوى ديگر به خلق خدا ارتباط دهد كه مظهر آن انفاق است ، انفاق از تمام آنچه خدا به انسان داده ،از عملش از مال و ثروت و نفوذش از فكر ونيرومندش ،از اخلاق و تجربياتش ،خلاصه از تمام مواهب خدا دادى اين انفاق مخفيانه صورت مى گيرد تا نشانه اخلاص كامل باشد (سرا) و گاه آشكارا تا مشوق ديگران گردد و تعظيم شعائر شود (علانية )
آرى عملى كه چنين اثرى دارد مايه ، رجاء و اميدوارى است با توجه به آنچه در اين آيه قبل آمده نتيجه مى گيريم كه علماى راستين داراى اين صفاتند:از نظر روحى قلبشان مملو از خشيت و ترس آميخته با عظمت خداست از نظر گفتار زبانشان به تلاوت آيات خدا مشغول است از نظر عمل روحى و جسمى نماز مى خوانند و او را عبادت مى نمايد از نظر عمل مالى از آنچه دارند در آشكار و پنهان انفاق مى نمايند و سرانجام از نظر هدف ،افق فكرشان آنچنان بالا است كه دل از دنياى مادى زود گذر بركنده ،تنها به تجارت پر سود الهى مى نگرند كه دست فنا به دامانش دراز نمى شود.
اين نكته نيز قابل توجه است كه ((تبور ))از ماده ((بودار ))به معين شدت كسادى است ،و از آنجا كه شدت كسادى باعث فساد مى شود ((بوار )) به معنى هلاكت آمده ،به اين ترتيب ((تجارت خالى از بوار )) تجارتى است كه نه كساد دارد و نه فساد!
در حديث جالبى آمده :((مردى خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله عرض كرد: چرا من مرگ را دوست ندارم ؟ حضرت فرمود:آيا مال و ثروتى دارى ؟ عرض كرد آرى حضرت فرمود:آنرا پيش از خودت بفرست ، عرض كرد نمى توانم ! فرمود:((ان قلب الرجل مع ماله ان قدمت احب ان يلحق به ،و ان اخره احب ان يتاخر معه )) (( قلب انسان همراه اموال او است اگر آن را پيش از خود بفرستيد، دوست دارد به آن ملحق شود و اگر آن رانگهدارد دوست دارد همراه آن بماند ))(404)
اين حديث در حقيقت روح آيه فوق را منعكس ساخته ،زيرا مى گويد:آنها كه نماز را بر پا مى دارند و انفاق در راه خدا مى كنند اميد و علاقه به سراى ديگر دراند، چرا كه نيكيها را قبل از خود فرستاده اند و مايلند به آن ملحق شوند. (405)
داستان آيه 68
قرآن در نماز چهره را نورانى مى كند
رسول خدا صلى الله عليه و آله لشكرى از مسلمين از نبرد با كفار به سوى آنان فرستاد و مدتى از وضع آنان بى خبر بود تا اينكه پيك وحى آمد و بشارت پيروزى آورد،وقتى كه مسلمين از نبرد باز گشتند و خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله رسيدند،آن حضرت فرمود:در اين سفر به آنچه برخورد كرديد براى برادران مومن خود بازگو كنيد تا گفتار شما را تاييد كنم ، زير جبرئيل مرا مطلع ساخته است گفتند: در يكى از شبهاى تاريك دشمن به ما شبيخون زد در حالى كه همه ما خواب بوديم جز چهار نفر:
1- (( زيد بن حارثه ))كه در گوشه اى از سپاه نماز مى خواند و مشغول قرائت قرآن در نماز بود.
2- ((عبدالله بن رواحه )) كه در جانب ديگرى از سپاه نماز مى خواند و مشغول قرائت قرآن در نماز بود.
3- ((قتادة بن نعمان )) در گوشه اى ديگر نماز مى خواند و مشغول قرائت قرآن در نماز بود.
4- (( قبس بن عاصم )) در جانبى ديگر نماز مى خواند و مشغول قرائت قرآن در نماز بود .
در اين حال باران تيرهاى دشمن بر سر ما باريدن ،گرفت ،با خود گفتم :به مصيبت بزرگى گرفتار شديم ،مشغول دفاع شديم ،اما در غوغاى گير و دار نبرد ناگهان ديديم يك قطعه نور از دهان ((قيس بن عاصم )) خارج شد كه مانند شعله آتش فروزان بود
و نورى از دهان (( قتادة بن نعمان )) خارج شد كه مانند تابش ‍ ستاره (( زهره و مشترى )) بود و نورى از دهان ((عبدالله بن رواحه ))خارج شد كه مانند شعاع ماه در شب تاريك ، درخشان بود و نورى از دهان (( زيد بن حارثه )) ساطع شد كه از خورشيد طالع ،درخشانتر بود،اين انوار از چهار سوى لشكر چنان لشكرگاه را روشن كردند كه از وسط روز، روشنتر شد دشمنان ما در ظلمت شديد بودند،ما آنها را مى ديديم و آنان ما را نمى ديدند در اين حال با شمشيرهاى برهنه بر آنان يورش برديم ، جمعى را كشتيم و عده اى را مجروح كرديم و گروهى را به اسارت گرفتيم و اين است اموال و اسيرانى كه با خود آورديم .
اى رسول خدا صلى الله عليه و آله ما شگفت انگيزتر از نورهايى كه از دهان اين چهار نفر ساطع شد ،نديده ايم . (406)
در روايتى مى خوانيم : امام باقر عليه السلام در نماز خود قرآن مى خواند تا اينكه غش كرد،وقتى به هوش آمد سوال كردند،چه چيزى سبب غش كردن شما شد؟ آن حضرت فرمود:من آن قدر آيات قرآن را تكرار كردم ،تا حالى به من دست داد كه گويى آن آيات را از زبان كسى مى شنوم كه آن را نازل كرده است . (407)
درباره على عليه السلام ابن عباس روايت كرده كه حضرت على عليه السلام در ثلث اول شب مى خوابيد و در دو ثلث آخر به عبادت و تلاوت قرآن مشغول مى شد،در هر شب هفتاد ركعت نماز مى گزارد و در اين نمازها آيات قرآن مى خواند و هنگام سحر ذكر خداى متعال ورد زبانش بود. (408)
رسول گرامى اسلام عليه السلام در اين باره مى فرمايد:قرائت قرآن در حال نماز ،برتر است از قرائت آن در غير نماز. (409)

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.