آزمون كربلا

 

آزمون كربلا


خاك اين عالم به بطنش شمرها دارد هنوز
جـان ما ، بس آزمونِ كــربـلا دارد هنوز
قرن ها بگذشته از سوگ علي در چاه آب
چــاه اما لاي هر سنگش صدا دارد هنوز
اين جهان هرگز دمي خالي نشد از عمرو عاص
دست او در آستینش نیـــــزه ها دارد هنوز
روزگاری جلــد قرآن را عَلَم بر نیزه کرد
شد بصیرت کـور ، هم داغ شفا دارد هنوز
روز دیگر نیزه ها پهلــوی قــرآن را شکست
انس و جن ، شرم و خجالت زان جفا دارد هنوز
وای از آن روزی که سرها هم به روی نیزه رفت
حیله و قـــرآن و نيزه ، مــاجــرا دارد هنوز
مُلكِ رِي هر دم به شكلي خودنمايي ميكند
سكـه هاي سيم و زر ، نور و جلا دارد هنوز
باز هم فریاد هَل مِن ناصرٍ… آید به گوش
زان که دنیا کوفیان بی وفا دارد هنوز
بهر ما بدتر ز دشمن ، دوستانِ احمقند
دل هراس از دشمنانِ آشنا دارد هنوز
جهل را هر چند مردم ريشه كن دانسته اند
اين مرض گويا هـــزاران مبتلا دارد هنوز
هيچ تيغي در جهان برّان تر از تزوير نيست
تيغِ تزويرِ شياطين قصد مــــا دارد هنوز
ما كه با علمي فراوان اينچنين سرگشته ایم
قدرت تشخیص ما شايد خطــا دارد هنوز[1]

پی نوشت :
1.رضا دودانگه، ماهنامه خانه خوبان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.