#حکایت یکی از شاگردان برجسته میرزا جواد آقا ملکی تبریزی نقل می‌کرد:

#حکایت

یکی از شاگردان برجسته میرزا جواد آقا ملکی تبریزی نقل می‌کرد: در شبی از شب‌های ماه رمضان برای کاری بیرون شهر رفته بودم دیدم عده‌ای از جوان‌ها و چند نفر از اهل علم برای تفریح و گردش در ماه مبارک بیرون شهر رفته بودند، این منظره بر من ناگوار آمد.
روز بعد پس از نماز ظهر و عصر و در خاتمه فرمایشات آقا میرزا جواد، طبق عادت همیشگی در ایوان مدرسه فیضیه، ذکر مصیبت کردم، آن روز قبل از ذکر مصیبت قضیه شب گذشته را عنوان کردم و گفتم: در ماهی که فرمودند « دعیتم الی ضیافه الله» که روزش بهترین روزها و شبش بهترین شب‌هاست، نفس‌ها در آن ثواب تسبیح دارد و خواب در آن عبادت است؛ چرا باید اهل علم به تفریح بروند؟ و به سایرین از جلالت این ماه تذکر ندهند؟

آن روز گذشت. صبح روز دیگر در مسجد بالاسر پس از نماز خواستم سؤالی از ایشان بکنم، تا چشم شریفشان به من افتاد، مرا مورد عتاب قرار داده و فرمودند: دیدی روز قبل چه کردی؟! در حضور اشخاص مختلف از عوام و غیره؟! چرا باید به این نحو اسم اهل علم و علما را ببری؟!
مگر تفریح غیر مشروع و حرام است؟! یا مگر حتماً لازم است علما به منبر بروند تا به مردم مطالبی را بگویند؟ ممکن است به نحو دیگری این کار را بکنند.

منبع : کتاب طبیب دلها با اقتباس

@askdin_com

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.