آدينه

آدينه

درداست،  اين که مى فشرد سينه ى مرا

آنان که سال هاست ز زنجير بسته اند

سوگند خورده اند که اين بار بشکنند

حاشا که حيله بازى شان،  مانعى شود

تيغم غلاف مرگ شد (آقا) شتاب کن!

  بيدار مى کند تب دير ينه ى مرا

دستان زخم خورده ى پرپينه ى مرا

با نان وعشق، حرمت ديرينه ى مرا

آتشفشان شعله ور کينه ى مرا

اثبات کن به اينان آدينه ى مرا

سيد محمد بهشتى

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.