تطبیق بخشی از خطبه قاصعه به شرایط زمانی این روزها:

???????
#خبر_و_نظر
#آیت_الله_حائری_شیرازی

بسم الله الرحمن الرحیم
تطبیق بخشی از خطبه قاصعه به شرایط زمانی این روزها:
خطبۀ قاصعه تحلیلی از علی علیه السلام ، در رابطه با وظایف امتی است که بعضی از ایشان الگوی بصیرت و صبر برای همه امت‌ها در طول تاریخ اسلام از آن زمان تاکنون شده‌اند؛ مثل سلمان، ابوذر، مقدار، عماریاسر، میثم تمار، محمد بن أبی بکر، مالک اشتر.
امیرالمومنین علیه السلام در آغاز خطبه قاصعه، رمز عبور سالم از فتنه ها را کلید می زند و می فرماید:
«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَبِسَ الْعِزَّ وَ الْكِبْرِيَاءَ وَ اخْتَارَهُمَا لِنَفْسِهِ دُونَ خَلْقِهِ وَ جَعَلَهُمَا حِمًى وَ حَرَماً عَلَى غَيْرِهِ وَ اصْطَفَاهُمَا لِجَلَالِهِ. وَ جَعَلَ اللَّعْنَةَ عَلَى مَنْ نَازَعَهُ فِيهِمَا مِنْ عِبَادِهِ »
آنچه داروی شفابخش وحدت را به سمِّ مُهلِک تفرقه تبدیل می کند کبریاء ها است؛
در عصر علی علیه السلام نیز، بیست و پنج سال سنگ آسیاب اسلام را از قُطب خود خارج کردند. آنگاه که سنگ آسیاب بر قطب خود قرار گرفت اگر اهل بَصر و صبر به نصاب رسیده بودند همه موانع خُرد شده بود و همه در بهشت ولایت متنعِّم شده بودند، ولی کبریاء‌ها، آن بیست و پنج سال و آن پنج سال را به سرنوشت دیگری گرفتار کرد.
در عصرِ ما هم بیداری امت بود که بَصر و صبر او را به نصاب رساند و آسیاب سنگ اسلام به قُطب خود برگشت و بادِ حرکت این آسیاب بود که استخوان های نظام سلطنتی دو هزار و پانصد ساله را در هم شکست و ابرقدرتها را به زانو در آورد و اسلامِ مقاومت در مقابل طاغوت را در مقابل اسلامِ ذلّت و متابعت از طاغوت، درخشان کرد.
ولایت الله ذلّت باطنه را می طلبد و عبور از کبریاء و عزت ظاهره، همان ذلّت باطنه است. ولایت طاغوت ها ریشه در غلبه کبریاء و عزت ظاهره بر ذلّت باطنه دارد؛ همان گونه که میل به ولایت الله ریشه در غلبه ذلّت باطنه بر کبریاء و غرور و عزت ظاهره دارد.
آنچه اهل بیت و یاران شان را در تاریخ اسلام مغضوب حکّام جبّار گذشته و گروه های تکفیری عصر ما نموده، پایگاه الهی و مردمی آنهاست که قلوب انسان های پاک را به آنها سوق می دهد و همین پایه، مایه ی تحریک حسِّ خودخواهی آنها می گردد و هر چه کُشت و کشتار طرفین بیشتر شود بر مواضع خویش راسخ تر می شود؛ یکی بر شِقاق خود و یکی بر استقامت بر بصیرت خود. جنگ، جنگِ صبر و بصیرت است اما جنگِ صبر لِجاج و شِقاق و صبرِ بصیرت و اخلاص!
اگر انسان به لجاجت افتاد غرور علمی او، حجاب او می شود. حتی کسی که دین خود را به دنیا نداده، ممکن است دین خود را به خشم و عصبانیت خود واگذار کند.
برای توفیق در امتحان ها بهترین کار، احتراز از قضاوت عجولانه است. هر جا لحظه ای انسان غفلت می کند و در موضوعی عجولانه قضاوت می کند نباید بر آن اصرار بورزد، باید تمرین کند که از اعتراف به خطا وحشت نداشته باشد. تا انسان در دنیا فرصت دارد، باید قول به غیر علم را تدارک کند. اگر گذشته کسی را پسندیده و خطای موردی و حتی جریانی او را توجیه کرده [آن را تدارک کند].
[اما] تبرئه از اتهام، غیر از توجیه خطاست. در انتخابات سال 88 آنهایی که روی تقلب ایستادند باید توبه کنند. می ماند آنان که رهبری را می ستودند و مدّعیان تقلب را محکوم نمی کردند. اگر چه امکان دارد این کار را برای حفظ رابطه آنها با نظام می کردند ولی احتمال اینکه نوعی عصبانیّت لحظه ای آنها را گرفته باشد هم منتفی نیست. تنزیه مطلق، توجیه است و قول به غیر علم است و از نوع «ظنَّ المؤمنون و المؤمنات بأنفسهم خیرا»  نیست؛ هر کلام جایگاه خود را دارد.
انسان تا فرصت دارد باید بین خود و خدا یکی را انتخاب کند، توجیه خطای خود و دیگران، انتخاب خدا نیست، انتخاب خود است.
جان کلام را أمیرالمؤمنین فرمود: هر کس چهار کردار را رعایت کند سزاوار است لطمه ای نبیند: «العجله، اللجاجة، العُجب، التَّوانی» جایگاه این چهار مورد، دقیقاً به همین ترتیب که فرموده قرار دارد.
عَصمنا الله و ایّاکُم مِن الزلّات.
والسَّلامُ علیکم و رحمةُ الله.
محیی الدین حائری شیرازی
????????
کانال رسمی #موسسه_منتظران_منجی عج
@montazer_ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.