روضه شب نهم محرم (حضرت ابالفضل علیه السلام)
روضه شب نهم محرم (حضرت ابالفضل علیه السلام)
معمولاً وقتی بچه ای به دنیا می آید ، اول بابایش را صدا می کنند خدا به تو فرزندی عطا کرده ، وقتی عباس متولد شد ، مادرش ام البنین قنداقه عباس را داد دست امیرالمؤمنین ،نگاهش به صورت علی است ،
می خواهد ببیند علی خوشحال می شود یا نه ، دید امیر المؤمنین خم شد دستهای عباس را می بوسد و گریه می کند . عرضه داشت آقا دستهای بچه ام مگر طوری است ؟
فرمود : نه ام البنین ، بهترین دستی است که خدا خلق کرده است، من این دستها را به خاطر خدا
می بوسم ، آقا چرا گریه می کنی ؟ حضرت قضایای کربلا و شجاعت عباس ، جدا شدن دستهای نازنین عباس را برای ام البنین گفتند ، تا شنید دستهای عباس در راه حسین از بدن جدا می شود فوراً از جا بلند شد قنداقه عباس را گرفت از دست مولا ، هی دور سر حسین می گرداند و می گوید : عباسم به قربانت شود .
اما عاشقان اباالفضل (حاجت دارها ، مریض دارها ) اینجا علی دستهای عباس را می بوسیدوگریه می کرد
اما کربلا دیدند امام حسین در بین نخلستان پیاده شد شیئی را برداشت به چشمانش می مالیدو می بوسید ۱
آن دستهای بریده عباس برادر بود .
آن نخل به خون تپیده را می بوسید
آن مشک ز هم دریده را می بوسید
خورشید کنار علقمه خم شده بود
دستان ز تن بریده می بوسید
۱٫ سوگنامه آل محمد ، ص۳۱۵ .
@askdin_com