174. دعواى خنده آور يهودى و مسلمان
  هر كس عقل و خرد خود را نزد خود كامل و تمام فرض مى كند و فرزندش  را زيبا تصور مى نمايد. يك نفر يهودى با مسلمانى نزاع مى كرد. از گفتگوى آنها خنده ام گرفت و مسلمان خشمگينانه به يهودى مى گفت :  ((الهى اگر اين سند من درست نيست مرا به آيين يهود از دنيا ببر!))
يهودى مى گفت : سوگند به تورات ، اگر سخنم نادرست باشد مانند تو پيرو اسلام گردم .
| يكى يهود و مسلمان نزاع مى كردند 
 | 
| چنانكه خنده گرفت از حديث ايشانم 
 | 
| به طيره گفت مسلمان : گرين قباله من 
 | 
| درست نيست خدايا يهود ميرانم 
 | 
| يهود گفت : به تورات مى خورم سوگند 
 | 
| وگر خلاف كنم ، همچو تو مسلمانم 
 | 
آرى ، اگر عقل و خرد از پهنه خاك نابود شود، هيچ كس خود را جاهل نپندارد.
گر از بسط زمين ، عقل منعدم گردد به خود گمان نبرد هيچكس كه نادانم