بيداد مى ترسم
خداوندا تو فرمودى كه باشد مجرمين را جاى در آتش |
نما عفوم نما عفوم كه من از نار مى ترسم |
ريا كردم عبادت را غلط خواندم عبارت را |
كنون از اين عبادتها و اين اذكار مى ترسم |
بود بازار گرم دين فروشى بر سر راهم |
خداوندا من از اين گرمى بازار مى ترسم |
ريا كارم ريا كردم خطا كارم خطا كردم |
ز سوائى بنزد مردم اى ستار مى ترسم |
وفا كردى جفا كردم عطا كردى خطا كردم |
نمى گويم چه ها كردم ولى بسيار مى ترسم |