? ترديد اكابر اصحاب على(ع) در جنگ با نفاق

? #تاریخبصیرتافزایبزرگاندینیواصحاب

? ترديد اكابر اصحاب على(ع) در جنگ با نفاق

? حالا على با چه كسى بايد بجنگد؟ با يک كسى كه ماسک اسلام به چهره زده و جامه اسلام پوشيده است، با يک كسى كه همواره دم از اسلام مى‌زند، با يک مردى – به تعبير پيغمبر اكرم- «مُنافِقِ الْجَنانِ عالِمِ اللِّسانِ يَقولُ ما تَعْرِفونَ وَ يَفْعَلُ ما تُنْكِرونَ». اين است كه كار على را مشكل مى‌كند.
? اكابر اصحاب اميرالمؤمنين در جنگيدن با اينها شک مى‌كردند؛ مى‌گفتند چطور ما با مردمى بجنگيم كه اهل قبله هستند، مثل ما نماز مى‌خوانند، مثل ما روزه مى‌گيرند… .
? ربيع‌بن‌خُثيم – همين خواجه‌ربيع كه مقبره او در مشهد است و مردم به زيارت او مى‌روند- از زُهّاد و عُبّاد و از شيعيان اميرالمؤمنين است؛ اما يک شيعه كم‌بصيرتى. خيلى عابد بود؛ اما كم‌بصيرت. با يک عده‌اى مى‌آمدند خدمت اميرالمؤمنين: «يا اميرَالْمُؤْمِنينَ! انّا شَكَكْنا فى هذَا الْقِتالِ»؛ حقيقت اين است كه ما شک داريم با اينها بجنگيم. از طرفى هم نمى‌خواهيم از تو جدا بشويم. به ما يک مأموريت ديگرى غير از جنگيدن با اينها بده. اين بود كه اميرالمؤمنين به او مأموريت يک سرحد را داد. گفت: بسيار خوب، آنجا با كافران مى‌جنگيم خيالمان راحت است؛ ولى اينجا با مسلمين بايد بجنگيم؛ شک داريم و در دل ما وسوسه است.
? افراد ديگرى حتى مثل هاشم‌بن‌عُتبَة‌بن‌مِرقال در ركاب على بودند؛ ولى دستشان مى‌لرزيد.
? البته در اين ميان مردمى هم بودند با بصيرت كامل. در رأس آنها جناب عماربن‌ياسر بود.

? مجموعه‌آثار استاد شهید مطهری، ج25، صص195-196

@tarikhbasiratafza

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.