در مدح حضرت حجة
| يارب آن شمس هدى فخر بشر كى خواهد آمد |
| حامى قرآن و آيين از سفر كى خواهد آمد |
| از فراتش عالمى باشد به غرقاب مذلت |
| آشكارا كن تو او را از نظر كى خواهد آمد |
| صاحب اين دين اسلامست و آيين شرافت |
| حامى و حافظ بر اين از خطر كى خواهد آمد |
| آن امام مسلمين از علم غيب و شهود |
| بر خلايق آن مليك تاجور كى خواهد آمد |
| حب او در قلب مردم گشته لبريز از مودت |
| پيشواى شيعيان ثانى عشر كى خواهد آمد |
| بارالها شد زكف هم صبر و هم آئين ما |
| حافظ دين دشمن كاج شرر كى خواهد آمد |
| آن عدالت پرور و كوبنده كاخ ستم |
| پادشاه انس و جان و بحر و بركى خواهد آمد |
| لوحه دين از قدوم او همى گردد منظم |
| گسترد آن سفره عدل و برركى خواهد آمد |
| عالم و آدم زرويش جمله محرومند اكنون |
| تلخ شد كامم زهجران لب شكر كى خواهد آمد |
| صابران را شد برون صبرو شكيبائى زتن |
| آنكه بشكافد زظالم فرق و سر كى خوامهد آمد |
| روز و شب از دوريش گريان و دلخوان احمدى |
| رافع آن بيرق فتح و ظفر كى خواهد آمد |
اين اشعار به اين ترتيب گفته شده :ى ا ص ا ح ب ا ل ع ص ر، يا صاحب العصر در اوائل مهر 1347 در نجف آباد سروده و نوشته شد.