آقا جان! می خواهم برایت قصه بگویم … قصه سیب وگندم ومردی که سالهاست در میان مردم چشمم ایستاده، قصه خوشه خوشا انتظار وچشمانی که درو میکنند قصه باران وسطرهایی که دلواپس پونه هاست قصه اسب وخیال آمدن تو در باران قصه هایی که مشق هر شب من است. کاش می شد واژه ها را شست و انتظارراتفسیر کرد … …

✍هستی…..؟ خدا حال دلم روبراه نیست! دلم لک زده… یک دل سیر،اشک، مهمان شانه هايت باشم. ?انقباض،دور قلبم،حلقه زده… و من روی شانه های تو،دنبال آرامش می گردم! ?آرامم کن خدا.

✍نداشتنت… درد بی درمانی است! اما،دلخوشیم به بودنت… که همین حوالی نفس میکشی. ?گاهی؛ آنقدر نزدیک میشوی؛ که بوی پیراهنت،تمام کوچه را پر میکند! ?ما به عطرنفسهای تودلخوشیم؛ یوسف

❣تو… انگشت اشاره زمینی؛ به سوی خدا من سالهاست، دست تو را،از دورگرفته ام، تاجاده خدا راگم نکنم! اینرا ازدقایقی فهمیدم که بی تو رفتن،به زمینم انداخت! ? #سلام آقا؛ دستم را رها مکن.

گرفتارشدیم . آیت الله مجتهدی تهرانی من یک دفعه یادم هست چند سال قبل طلبه بودم میخواستم لواسانات منبر بروم. وقتی از منزل آمدم بیرون یک خواهری دارم که حالا داماد و عروس دارد آن موقع 3-4 ساله بود این شروع به گریه کردن کرد که دنبال من بیاید چون به من علاقه داشت. مادرم به من گفت : سوارش …

سه روز . (آیت الله العظمی وحید خراسانی دام ظله) . سه روز بعد از پیامبر [صلی الله علیه و آله] (اول ربیع الاول) استخوان سینه شکست…

در مهدیۀ امام حسن مجتبی(ع) پناهیان: امام رضا(ع) حتی مأمون را هم دلسوزانه راهنمایی می‌کرد؛ به دلیل اهمیت مصلحت جامعه و ثبات سیاسی+صوت زمان: 94/06/03 مکان: تهران – مهدیه امام حسن مجتبی(ع) انعکاس در: پی دی اف: A5 | A4 پیامک خبری: اینجا اینفوگرافیک: پیشنهاد دهید صوت: دانلود | بشنوید کلیپ صوتی: پیشنهاد دهید امام رضا(ع) در عرصۀ سیاست حتی به دشمن خودش مأمون هم خدمت کرد و حتی …

? امام باقر علیه السلام : خدای عز و جل از میان بندگان مومنش آن بنده ای را دوست دارد که بسیار دعا کند….

جهت رفع گرفتاری…

? پیامبر صلی الله علیه و آله : بهترین سخن، کتاب خدا و بهترین روش،  شیوه محمد صلی الله علیه وآله و بدترین امور بدعت هاست.