مردم دیده به هر سو نگرانند هنوز چشم در راه تو صاحبنظرانند هنوز لالهها، شعلهکش از سینه داغند به دشت در غمت، همدم آتش جگرانند هنوز
ادامه نوشته »بنده خدا
یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت
یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت یک قدم مانده زمین شوق تکامل دارد هیچ سنگی نشود سنگ صبورت، تنها تکیه بر کعبه بزن، کعبه تحمل دارد…
ادامه نوشته »جمعه ها طبع من احساس تغزل دارد
جمعه ها طبع من احساس تغزل دارد ناخودآگاه به سمت تو تمایل دارد بی تو چندیست که در کار زمین حیرانم مانده ام بی تو چرا باغچه مان گل دارد
ادامه نوشته »یا رب اندر دل آن خسرو شیرین انداز
یا رب اندر دل آن خسرو شیرین انداز که به رحمت گذری بر سر فرهاد کند
ادامه نوشته »کِلکِ مشکین تو روزی که ز ما یاد کند
کِلکِ مشکین تو روزی که ز ما یاد کند ببرد اجر دو صد بنده که آزاد کند قاصد حضرت سلمی که سلامت بادش چه شود گر به سلامی دل ما شاد کند
ادامه نوشته »مهدی جان !
مهدی جان ! روا بود که گریبان ز حجر تو پاره کنم … دلم هوای تو کرده بگو چه چاره کنم …
ادامه نوشته »ای سینه ی مجروح ما مجروح طول غیبتت
ای سینه ی مجروح ما مجروح طول غیبتت در بعثت جدت همه چشم انتظار بعثتت خورشید مکه کی رسد صبح طلوع نهضتت بت های عالم بشکند با دست عزم و همتت
ادامه نوشته »نمی وزد به جهان، خشم استخوانمردی
نمی وزد به جهان، خشم استخوانمردی و این جهان ستمستان ناجوانمردی است خدا کند تو بتابی، عدالت موعود (عج) که فصل روشن تو، فصل خوب همدردی است
ادامه نوشته »كی بهارت می وزد بر گیسوان حسرتم
كی بهارت می وزد بر گیسوان حسرتم كی نگاهت می شود ای خوب مهمان دلم ؟ تا بگویی با من از عریانی اندوه خویش تا بگویم با تو از اسرار پنهان دلم
ادامه نوشته »خوب می دانی زلیخای جنون با من چه كرد
خوب می دانی زلیخای جنون با من چه كرد پاره شد در ماتم عصمت گریبان دلم نوح من ! خاصیت عشق است امواج بلند كشتی ات را بشكن و بنشین به طوفان دلم
ادامه نوشته »