229 – روا شدن سى حاجت آخرت رسول خدا – صلى الله عليه و آله – فرموده است : من صلى على يوم الجمعة مائة مرة قضى الله له ستين حاجة : ثلاثون منها للدنيا و ثلاثون للآخرة ؛ هر كس روز جمعه صد بار بر من صلوات فرستد، خداوند شصت حاجت او را روا كند، سى حاجت براى دنيا …
ادامه نوشته »بنده خدا
228 – نور در قيامت
228 – نور در قيامت پيغمبر اكرم – صلى الله عليه و آله – فرمود: هر كس بر من يك بار صلوات فرستد، خداى تبارك و تعالى در روز قيامت بر بالاى سر و جانب راست و چپ و بر بالا و پايين و در همه اعضاء و جوارح او نور مى دهد.
ادامه نوشته »227 – گشايش هفتاد حاجت اخروى
227 – گشايش هفتاد حاجت اخروى معاوية بن عمار گويد: امام صادق – عليه السلام – فرمود: هر كس در يك روز، صد بار رب صل على محمد و اءهل بيته بگويد، خداوند يك صد حاجت او را برآورد و سى حاجت از آنها براى دنيا و هفتاد براى آخرت .
ادامه نوشته »226 – نزديك ترين افراد به پيامبر در قيامت
226 – نزديك ترين افراد به پيامبر در قيامت رسول اكرم – صلى الله عليه و آله – فرمود: ان اءولى الناس بى يوم القيامة اءكثرهم على صلاة ؛ نزديك ترين شخص به من در فرداى قيامت كسى است كه صلوات بيشترى بر من فرستاده باشد.
ادامه نوشته »225 – روز جمعه در قيامت
فصل سوم : آثار و بركات صلوات در قيامت بخش اول : جايگاه ذاكر صلوات در قيامت 225 – روز جمعه در قيامت از حضرت امام جعفر صادق – عليه السلام – روايت شده است كه : در روز قيامت حق تعالى ، روزها را مبعوث مى گرداند به صورتى كه خلايق بدانند كه آنها ايامند؛ و روز جمعه پيش …
ادامه نوشته »224 – هنگام جان دادن
224 – هنگام جان دادن رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند: هر كس بر من صلوات زياد بفرستد، از تلخى مرگ و جان كندن ايمن گردد.
ادامه نوشته »223 – ايمنى از تلخى جان كندن
223 – ايمنى از تلخى جان كندن فرد صالحى به عيادت بيمارى رفت ، او آخرين لحظات زندگانى اش را مى گذرانيد، به او گفت : دوست من ! آيا جان كندن تلخ است ؟ بيمار گفت : من جز شيرينى و خوبى نمى بينم ، و هيچ گونه تلخيى را حس نمى كنم . آن شخص صالح متعجب …
ادامه نوشته »222 – نورى در قبر
222 – نورى در قبر رسول خدا – صلى الله عليه و آله – فرمود: الصلاة على نور فى القبر؛ صلوات بر من ، نورى در قبر است .
ادامه نوشته »221 – كرامت صلوات در برزخ
221 – كرامت صلوات در برزخ فضل كندى را بعد از وفات ، در خواب ديدند: و از او پرسيدند: حق تعالى با تو چه كرد؟ گفت : من را بخشيد و گرامى داشت ، به عملى كه از اين دو انگشت من – يعنى سبابه و ابهام – صادر شده بود. گفتند: از آنها چه عمل آمد كه سبب …
ادامه نوشته »220 – نورانى شدن چهره در عالم برزخ
220 – نورانى شدن چهره در عالم برزخ ثورى مى گويد: يك سال در مراسم حج ، مردى را ديدم كه هنگام طواف تنها ذكر صلوات در را مى گويد. در وقوف عرفات هم فقط به اين ذكر اكتفا مى كند، در مدينه نيز تنها ذكرش صلوات بود. من به او گفتم : تو هم در مكه و هم در …
ادامه نوشته »