بنده خدا

شروع كسب دانش

شروع كسب دانش ((يك بنده خدايى بود، كه خدا رحمتش كند قرائت قرآنش خوب بود و يك روز در صحرا زمين شخم مى زد آن زمان هنوز آگاهى نداشتم و در قرآن مى ديدم كه نوشته ولم يكن له كفوا احد و ما در نماز مى خوانديم ولم يكلّه كفوا احد، به اين آقاى كشاورز گفتم : قرآن دارد ولم …

ادامه نوشته »

فقيه ترين مردم

فقيه ترين مردم حسن بن زياد گويد: ((از ابوحنيفه پرسيدم : فقيه ترين مردم كيست ؟ ابوحنيفه پاسخ داد: جعفر بن محمد. هنگامى كه منصور، او را وادار به آمدن نزد خود كرد، مرا خواند و گفت : مردم به جعفر بن محمد مايل شده اند؛ مساءله هايى سخت آماده و بر او عرضه كن . من نيز چهل مساءله …

ادامه نوشته »

قياس مكن

قياس مكن ابن شبرمه گفت : ((روزى همراه ابوحنيفه بر جعفر بن محمد عليه السلام وارد شدم ، ايشان خطاب به ابوحنيفه فرمود: از خدا بترس و در دين ، به راءى خود قياس مكن ! چه اولين كسى كه قياس كرد، ابليس بود…، و واى بر تو، آيا گناه قتل نفس بزرگتر است يا زنا؟ ابوحنيفه پاسخ داد: قتل …

ادامه نوشته »

برطرف كننده شك و ترديد

برطرف كننده شك و ترديد كلينى قدس سره به طور مفصل در كتاب كافى و به اسنادش از يونس بن يعقوب اين روايت را نقل مى كند كه او گفته است : ((جمعى از اصحاب امام صادق عليه السلام من جمله ، حمران بن اعين و محمد بن نعمان و هشام بن سالم و طيار در خدمت حضرتش حضور داشتند. …

ادامه نوشته »

كسب علم

كسب علم ماجرايى است كه شيخ بهايى در ابتداى جلد سوم كشكول آورده است ؛ در آن جا كه مى گويد: ((شهيد ثانى از عنوان بصرى ، كه پيرمردى نود و چهارساله بود، نقل مى كند كه او گفت : چند سالى نزد مالك بن انس مى رفتم چون جعفر بن محمد صادق عليه السلام آمد، نزد او رفتم و …

ادامه نوشته »

خطيبان بى عمل

خطيبان بى عمل از پيامبر اكرم صلى الله و عليه و آله وسلم نقل است كه فرمود: ((همان طور كه زندگى مى كنيد مى ميريد و همان گونه كه مى خوابيد محشور مى شويد)). و نيز فرمود: ((شب معراج مردمى را ديدم كه لبانشان بريده شد و دوباره به شكل اول باز مى گشت و دوباره بريده مى شد. جبرييل …

ادامه نوشته »

روز برفى و طلب علم

روز برفى و طلب علم نكته اى از پير دانايم جناب استاد علامه شعرانى – جانم به فدايش – حلقه گوش ‍ خاطرم است : در مدرسه مروى تهران حجره داشتم و از آنجا به سه راه سيروس ‍ كه اكنون چهار راه سيروس است ، براى درس به منزل آن حضرت كه دانشگاه دانش پژوهان بوده تشرف يافتم . …

ادامه نوشته »

علمى كه دزد ببرد چه سود

علمى كه دزد ببرد چه سود گويند ابوحامد محمد غزالى آن چه را فرا مى گرفت در دفترها مى نوشت . وقتى با كاروانى در سفر بود و نوشته ها را يك جا بسته با خود برداشت . در راه گرفتار راهزنان شدند. غزالى رو به آنان كرد و به التماس گفت : اين بسته را از من نگيريد ديگر …

ادامه نوشته »

حكومت پهلوى و ضرر فرهنگى

حكومت پهلوى و ضرر فرهنگى وقتى كه من مدرسه مروى بودم ، يكى از آقايان بزرگوار و اساتيد نامدار، كه اهل تاءليف بود گاهى به من سرى مى زد، و حال مى پرسيد. روزى آمد و گفت : از امروز تهران خبر دارى ؟ عرض كردم : آقا، من طلبه ام و خبر ندارم . گفت : امروز (قريب چهل …

ادامه نوشته »

ارزش استاد

ارزش استاد استاد فرمودند: ما 13 سال در محضر مرحوم آقاى شعرانى بوديم و بهره ها برديم . قدر استاد را بايد دانست . من در سابق كه طلبه مجردى بودم و در مدرسه حجره اى داشتم ، يك روز آمدم حجره ديدم يك آقاى متشخصى نشسته است . گفتم : فرمايشى داريد، گفت : آمده ام از شما دعوت …

ادامه نوشته »