اسلام شناسی -شمیم یار

هر شب یتیم توست دل جمکرانی‌‌ام

هر شب یتیم توست دل جمکرانی‌‌ام جانم به لب رسیده بیا یار جانی‌‌ام از بادها نشانی‌تان را گرفته‌‌ام عمری است عاجزانه پی آن نشانی‌‌ام طی شد جوانی من و رؤیت نشد رُخت «شرمنده جوانی از این زندگانیم» با من بگو که خیمه کجا می‌کنی به پا آخر چرا به خاک سیه می‌نشانی‌ام در این دهه اگر چه صدایت گرفته است …

ادامه نوشته »

دوباره فصل عزا فصل ماتم است بیا

دوباره فصل عزا فصل ماتم است بیا زمان مرثیه و نوحه و دم است بیا بهانه‌ها همه جور است بهر آمدنت نثار مقدمت اشک دمادم است، بیا گریستن به غم جدّ اطهرت حسین غریب سفارشات نبیّ مکرّم است بیا

ادامه نوشته »

گفتم …

گفتم … اگر در کربلا بودم ، تا پای جان برای حسین(ع) تلاش میکردم ! گفت … یک حسین(ع) زنده داریم ! نامش مهدی(عج) است ! تاحالا برایش چه کرده ای… !؟ سکوت کردم… :(

ادامه نوشته »