خانه » اسلام شناسی -شهدا » شهید ابراهیم هادی

شهید ابراهیم هادی

راوی: مهدی عمو زاده ســاعت ده شب بود

راوی: مهدی عمو زاده ســاعت ده شب بود. تو كوچه فوتبال بازي ميكرديم. اسم آقا ابراهيم را از بچه هاي محل شنيده بودم، اما برخوردي با او نداشتم. مشغول بازي بوديم. ديدم از سر كوچه شخصي با عصاي زير بغل به سمت ما ميآيد. …

ادامه نوشته »

بهش گفتن: آقا ابراهیم چرا جبهه رو ول نمیکنی

بهش گفتن: آقا ابراهیم چرا جبهه رو ول نمیکنی بیای دیدار امام خمینی(ره)؟ گفت: ما امام رو برای اطاعت میخوایم نه برای تماشا… 🍃اگر عالم همه با ما ستیزند اگر با تیغ خونم را بریزند اگر شویند با خون پیکرم را اگر گیرند از …

ادامه نوشته »

💠شخصیت ابراهیم قدرت بدنی ابراهیم که قدرت

💠شخصیت ابراهیم قدرت بدنی 🌸ابراهیم که قدرت بدنی بالایی داشت به دل دشمن می زد و با چندین اسیر بر می گشت. در آن اوضاعی که اول جنگ داشتیم و سلاح و مهمات به مقدار کافی نبود ابراهیم با اسرایی که می گرفت برای …

ادامه نوشته »

🗣 راویان: جمعی از دوستان شهید از خيابان 17 شــهريور

🗣 راویان: جمعی از دوستان شهید از خيابان 17 شــهريور عبور ميکرديم. من روي موتور پشــت سر ابراهيم بودم. ناگهان يک موتورسوار ديگر با سرعت از داخل کوچه وارد خيابان شد. پيچيد جلوي ما و ابراهيم شديد ترمز کرد. جوان موتور ســوار که قيافه …

ادامه نوشته »

💠 با خوندن این کتاب، تاریخ زندگیم عوض شد… 💠

💠 با خوندن این کتاب، تاریخ زندگیم عوض شد… 💠 ❤️ #دلنوشته ❤️ 🌸سلام روزتون بخیر .من واقعا نمیدونم باید از کجا شروع کنم وچه جوری بگم انقد که مدیون این شهید بزرگوار هستم واقعا نمیدونم چه جوری باید جبران کنم … 🌸من حدود …

ادامه نوشته »

🔰 #شهیدابراهیم هادی و #۱۷شهریور ۵۷

🔰 #شهیدابراهیم هادی و #۱۷شهریور ۵۷ 🌸صبح روز #۱۷شهریور با #ابراهیمهادی رفته بودیم جلسه مذهبی که ناگهان از اطراف #میدانژاله سر و صدایی بلند شد. 🌺فرياد #مرگبرشاه طنين انداز شده بود و #ساواکی ها از چهار طرف ميدان را محاصره کرده اند و… 🌼از …

ادامه نوشته »

‍ 💠 شهدای گمنام، میهمانان ویژه حضرت زهرا(سلام الله علیها)💠

‍ 💠 شهدای گمنام، میهمانان ویژه حضرت زهرا(سلام الله علیها)💠 قبل از اذان صبح برگشت. پيكر شــهيد هم روي دوشش بود. خستگي در چهره اش موج ميزد. صبح، برگه مرخصي را گرفت. بعد با پيكر شــهيد حركت كرديم. ابراهيم خسته بود و خوشحال. ميگفت: …

ادامه نوشته »

ابراهيم در يکي از مغازه هاي بازار مشــغول کار بود

ابراهيم در يکي از مغازه هاي بازار مشــغول کار بود 🗣راوی : سيد ابوالفضل كاظمي ابراهيم در يکي از مغازه هاي بازار مشــغول کار بود. يك روز ابراهيم را در وضعيتي ديدم که خيلي تعجب کردم! دو کارتن بزرگ اجناس روي دوشــش بود. جلوي …

ادامه نوشته »

شهيد حسين جهانگيريان

قسمتی از مناجات نوجوان شهید حسین جهانگیریان که در حال قرآن خواندن رو به قبله با دهان روزه در 21ماه رمضان در جبهه به شهادت رسید:خدایا، بارالها توفیق بده تا در این دوره خودم را بسازم، به تو نزدیک شوم. قلبم پاک شود، عشقم …

ادامه نوشته »