خانه » كتاب : داستانها و پندها جلد 1

كتاب : داستانها و پندها جلد 1

باب سى و هشتم در بيان قصه هاروت و ماروت است

باب سى و هشتم در بيان قصه هاروت و ماروت است حق تعالى مى فرمايد و ما انزل على الملكين ببابل هاروت و ماروت  گفته اند: مراد آن است كه : ((شياطين تعليم مى كردند مردم را آنچه فرستاده شده بود از سحر بر …

ادامه نوشته »

پاداش جوانمردى

عبدالله جعفر، در راه مسافرت ، نيمه روزى به روستائى رسيد و باغ نخلى را سرسبز و خرم در نزديكى آن ديد. تصميم گرفت پياده شود و چند ساعت در آن باغ بياسايد. مالك باغ خود در روستا زندگى ميكرد ولى غلام سياهى را …

ادامه نوشته »

نمونه اى از پرورش اسلام

در جنگ يرموك ، هر روز عده اى از سربازان مسلمين بعرصه كارزار ميرفتند و پس از چند ساعت زد و خورد، بعضى سالم يا زخمى به پايگاه هاى خود برميگشتند و برخى كشته يا مجروح در ميدان جنگ بجاى ميماندند، حذيفه عدوى ميگويد:

ادامه نوشته »

عبدالله ذوالبجادين

او از قبيله (مزينه ) بود و نامش عبدالعزى اسم يكى از بتها است ) در كودكى پدرش از دنيا رفت ، عموى بت پرستش كفالت وى را بعهده گرفت ، از او حمايت و سرپرستى نمود، بزرگش كرد، به جوانيش رسانيد، و قمسمتى …

ادامه نوشته »

شتابزده

جرير ميگويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم كه اراده سفر عمره دارم بمن سفارشى بفرمائيد فرمود: از خدا بترس و از شتابزدگى پرهيز كن ، درخواست سفارش ديگرى كردم اما چيزى بر آنچه فرموده بود نيفزود. از مدينه خارج شدم با مردى …

ادامه نوشته »

رقابت جاهلان

پس از گذشت دهها سال از عصر جاهليت ، زمانى كوفه دچار قحطى گرديد و مردم به مضيقه افتادند. يكى از روزها (غالب ) پدر فرزدق شاعر كه رئيس ‍ قبيله بنى تميم بود براى غذاى خانواده خود شترى كشت و طعام زيادى تهيه …

ادامه نوشته »