كتاب : داستانها و پندها جلد 1

عطش انتقام

يزيد بن ابى مسلم در حكومت حجاج بن يوسف مقام رفيعى داشت . او منشى مخصوص بود ولى در تمام امور مداخله ميكرد. زمان خلافت سليمان بن عبدالملك مطرود و مبغوض گرديد و از كار بركنار شد. روزى او را در حالى كه به زنجير بسته بودند نزد خليفه آوردند.

ادامه نوشته »

زندگى فقيران

ابوبصير گفت بحضرت صادق عليه السلام عرضكردم كه يكى از شيعيان شما كه مردى پرهيزكار است بنام عمر پيش عيسى بن اعين آمد و تقاضاى كمك كرد با اينكه دست تنگ بود عيسى گفت نزد من زكوة هست ولى بتو نميدهم زيرا ديدم گوشت و خرما خريدى و اين مقدار خرج اسرافست . آنمرد گفت در معامله اى يك درهم …

ادامه نوشته »

از امام باقر(ع ) بشنويد

زراره از عبدالملك نقل كرد كه بين حضرت باقر عليه السلام و بعضى از فرزندان امام حسن عليه السلام اختلافى پيدا شد من خدمت حضرت باقر رفتم . خواستم در اين ميان سخنى بگويم تا شايد اصلاح شود.

ادامه نوشته »

مرگ سخت

حضرت رسول (ص ) ببالين جوانى رفتند كه در حال احتضار و مشرف بمرگ بود ولى جاندادن بسيار بر او سخت و دشوار مينمود حضرت او را صدا زد جواب داد: فرمودند چه مى بينى ؟ عرضكرد دو نفر سياه را مى بينم كه روبروى من ايستاده اند و از آنها مى ترسم آنجناب پرسيدند: آيا جوان مادر دارد؟ مادرش …

ادامه نوشته »

حج مقبول

ابن جوزى در تذكرة الخواص نيز نقل ميكند كه عبدالله بن مبارك مدت پنجاه سال مرتب هر دو سال يك بار براى زيارت بمكه ميرفت . سالى مهياى رفتن بحج گرديد و از خانه خارج شد. در يكى از منازل بين راه بزنى سيده برخورد كه مشغول پاك كردن يك مرغابى مرده است .

ادامه نوشته »

عمر كوتاه

در كافى نقل ميكند كه مردى از صحابه و پيروان حضرت صادق عليه السلام بايشان عرض كرد برادران پسر عموهايم خانه را بر من تنگ گرفته اند و مرا بطورى در فشار و سختى قرار داده اند كه مجبورم در يك اطاق زندگى كنم و اگر در اين باره سخنى بگويم (منظور شكايت پيش حاكم كردن است ) آنچه در …

ادامه نوشته »

با خويشاوندان دعوا نكنيد

در كافى از صفوان جمال نقل شده كه گفت بين حضرت صادق عليه السلام و عبدالله بن حسن سخنى شد بطوريكه بهياهو و جنجال رسيد و مردم جمع شدند بعد از اين پيش آمد از هم جدا گشتند صبحگاه در پى كارى بيرون رفتم حضرت صادق عليه السلام را ديدم بر در خانه عبدالله ايستاده و بكنيزى ميفرمايد ابى محمد …

ادامه نوشته »

امام ناظر اعمال ماست

داود رقى گفت خدمت حضرت صادق عليه السلام نشسته بودم بمن ابتدا بدون سابقه فرمودند اى داود عملهاى شما را روز پنجشنبه بر من عرضه داشتند و در بين آنها از عمل تو بر من عرضه شد صله رحم ترا ديدم نسبت بپسرعمويت فلانى مسرور شدم از اين كار تو و ميدانم اين پيوند خويشاوندى كه تو كردى زودتر اجل …

ادامه نوشته »

چشمپوشى بهرام

بهرام ، روزى بعزم شكار با گروهى از رجال به خارج شهر رفت و از دور شكارى را ديد. براى آنكه خود آنرا به تنهائى صيد كند مركب تاخت ، مقدار زيادى راه پيمود و از همراهان دور ماند.

ادامه نوشته »

ابن ابى العوجاء و مفضل

ابن ابى العوجاء، در عصر امام صادق عليه السلام زندگى ميكرد. او پيرو افكار مادى بود و مكرر با آنحضرت به گفتگو نشست و پيرامون مسائل مختلف بحث كرد.

ادامه نوشته »