معصوم شناسی(اهل بیت عليه السلام)

عدالت در علاقه و محبّت زنان (1)

عدالت در علاقه و محبّت زنان (1) روزى ابن ابى العوجاء از هشام بن حكم پرسيد: آيا خداوند متعال حكيم و به همه امور و مسائل دانا است ؟ پاسخ داد: آرى ، او حكيم ترين و داناترين حكيمان و عالمان است . پرسيد: آيه قرآن فانكحوا ماطاب لكم من النّساء مثنى و ثلاث و رباع فإ ن خفتم … …

ادامه نوشته »

نعمت فراوان به دعای امام هادی (عليه السلام)

نعمت فراوان به دعای امام هادی   (عليه السلام) جمعی از اهالی اصفهان مثل ابوالعباس احمد بن نضر و ابوجعفر محمدبن علویه گفتند كه مردی در اصفهان بود به نام عبدالرحمان كه جزء شیعیان محسوب می شد. از او پرسیدند چرا این مذهب را برگزیده و به امامت هادی معتقد شده ای؟ گفت: به جهت معجزه ای كه از امام (عليه السلام) …

ادامه نوشته »

سخت کوشی

سخت کوشی «بریحه عباسی» گماشته دستگاه حکومتی و امام جماعت دو شهر مکه و مدینه بود. او از امام هادی(عليه السلام) نزد متوکل سخن چینی و سعایت کرد و برای او نگاشت: «اگر مکه و مدینه را می‏خواهی، علی بن محمد(عليه السلام) را از این دو شهر دور ساز؛ زیرا مردم را به سوی خود فرا خوانده و گروه بسیاری …

ادامه نوشته »

فلسفه صلح يا عهدنامه و ظهور حجّت (عجل الله تعالي فرجه الشريف)

فلسفه صلح يا عهدنامه و ظهور حجّت   (عجل الله تعالي فرجه الشريف) امام مجتبى (عليه السلام) خطاب به افرادی که فلسفه صلح حضرت با معاویه را درک نمی کردند و حضرت را سرزنش می کردند، اینچنین اظهار نمودند: واى بر شما! آيا مى دانيد چرا من چنين كردم ؟ قسم به خداوند، كارى كه من انجام دادم، براى شيعه از هر …

ادامه نوشته »

كعبه او را مي شناسد (2)

كعبه او را مي شناسد (2) فرزدق‏ شاعر آنجا بود. گفت: ولى من او را مى‏شناسم. آن مرد شامى گفت: اى ابو فراس او كيست؟ و فرزدق بالبداهه قصیده زیبائی سرود که ترجمه دو بیت نخست آن اینچنین است: 1- «اين همانست كه بطحاء گام نهادنش را مى‏شناسد. كعبه او را مى‏شناسد و منطقه حرم و بيرون حرم او را …

ادامه نوشته »

کعبه او را می شناسد (1)

کعبه او را می شناسد (1) روايت شده است كه هشام‏ پسر عبد الملك در روزگار خلافت پدرش حج گزارد و چون طواف كرد خواست به حجر الاسود دست بكشد. از شدت ازدحام نتوانست. براى او منبرى نهادند و مردم شام اطرافش را گرفتند. در همين حال على بن حسين (عليه السلام) در حالى كه ازار و ردايى بر تن داشت …

ادامه نوشته »

توكّل يا بى عارى

توكّل يا بى عارى روزى امام علىّ بن ابى طالب، اميرالمؤ منين صلوات اللّه عليه عبورش به گروهى از مسلمان ها افتاد كه در گوشه اى از مسجد را اشغال كرده بودند و به عبادت مشغول بودند. حضرت علىّ (عليه السلام) نزديك ايشان رفت و فرمود: شما چه كسانى هستيد؟ و چه مى كنيد؟ در پاسخ به حضرت ، اظهار داشتند: …

ادامه نوشته »

ترحم بر حيوانات !

ترحم بر حيوانات ! روزى امام حسن (عليه السلام) حين غذا خوردن، جلوى سگى كه در نزديكى ايشان ايستاده بود، چند لقمه غذا انداخت . كسى پرسيد: يابن رسول الله ! اجازه مى دهيد سگ را دور كنم ؟ حضرت فرمود: به حيوان كارى نداشته باش ! من از خدايم حيا مى كنم كه جاندارى نگاه به غذاى من كند و …

ادامه نوشته »

گريه امام حسن (عليه السلام) در هنگام مرگ

گريه امام حسن (عليه السلام) در هنگام مرگ هنگامى كه وفات امام حسن (عليه السلام) فرا رسيد، ديدند گريه مى كند. گفتند: يابن رسول الله ! گريه مى كنى ؟ با اينكه فرزند پيامبر خدا هستى و آن حضرت در شان مقام تو سخن بسيار فرموده است، و بيست و پنج بار پياده از مدينه تا مكه به زيارت خانه خدا رفته …

ادامه نوشته »

حالات معنوی و عرفانی امام حسن (علیه السلام)

حالات معنوی و عرفانی امام حسن (علیه السلام) امام حسن (علیه السلام) در زمان خويش عابدترين، زاهدترين و برترين مردم به شمار مى رفت . وقتى حج بجاى مى آورد بسيارى از اوقات پاى برهنه مى رفت هر وقت به ياد مرگ مى افتاد، مى گريست و اگر در حضورش از قبر سخن به ميان مى آمد گريان مى شد و چون …

ادامه نوشته »