(در عزاى امام علىّ عليه السلام ) ناله كن اى دل به عزاى علىّ گريه كن اى ديده براى علىّ كعبه ز كف داده چو مولود خويش گشته سيه پوش عزاى علىّ عُمْر علىّ، عُمْره مقبوله بود هر قدمش سعى و صفاى علىّ
ادامه مطلباسلام شناسي
شهادت امام علي (ع) راتسليت مي گويم
شهادت امام علي (ع) راتسليت مي گويم اميدوارم بتوانيم راه ان بزرگوار را بپيماييم وبه سعادت برسيم التماس دعا
ادامه مطلبحکایت آموزنده 9
جابر جعفى نقل مى كند: بعد از خاتمه اعمال حج ، با جمعى به خدمت امام محمد باقر علیه السلام رسیدیم هنگامى كه خواستیم با حضرت وداع كنیم ، عرض كردیم توصیه اى بفرمایند! اظهار داشتند: – اقویاى شما به ضعفا كمك كنند! اغنیا از فقرا دلجویى نمایند! هر یك از شما خیر خواه برادر دینى اش باشد. …
ادامه مطلبحکایت آموزنده 8
ماءمون رقى نقل مى كند: روزى خدمت امام صادق علیه السلام بودم ، سهل بن حسن خراسانى وارد شد، سلام كرده ، نشست . آن گاه عرض كرد: – یابن رسول الله ، امامت حق شماست زیرا شما خانواده راءفت و رحمتید، از چه رو براى گرفتن حق قیام نمى كنید، در حالى كه یكصدهزار تن از پیروانتان با شمشیرهاى …
ادامه مطلبحکایت آموزنده 7
امام موسى بن جعفر علیه السلام فرمود: – اى عاصم ! چگونه به یكدیگر رسیدگى و به هم كمك مى كنید؟ عرض كرد: – به بهترین وجهى كه ممكن است مردم به حال یكدیگر برسند. فرمود: – اگر یكى از شما تنگدست شود و بیاید خانه برادر مؤ منش و او در منزل نباشد، آیا مى تواند بدون اعتراض كسى …
ادامه مطلبحکایت آموزنده 6
معلى بن خیس مى گوید: در یكى از شب هاى بارانى ، امام صادق علیه السلام از تاریكى شب استفاده كردند و تنها از منزل بیرون آمده ، به طرف ((ظله بنى ساعده ))(سایبانى كه مردم روزها براى در امان بودن از گرماى طاقت فرسا به زیر آن جمع مى شدند و شب هنگام مكان مناسبى بود براى فقرا و …
ادامه مطلبحکایت آموزنده 5
هارون پسر جهم نقل مى كند: هنگامى كه حضرت صادق علیه السلام در ((حیره )) منصور دوانیقى را ملاقات نمود، من در خدمت ایشان بودم . یكى از سران سپاه منصور پسر خود را ختنه كرده بود. عده زیادى از اعیان و اشراف را براى ولیمه دعوت كرد. امام صادق علیه السلام نیز از جمله دعوت شدگان بودند. سفره آماده …
ادامه مطلبحکایت آموزنده 4
حضرت موسى علیه السلام در حالى كه به بررسى اعمال بندگان الهى مشغول بود، نزد عابدترین مردم رفت . شب كه فرا رسید، عابد درخت انارى را كه در كنارش بود تكان داد و دو عدد انار افتاد. رو به موسى كرد و گفت : اى بنده خدا تو كیستى ؟ تو باید بنده صالح خدا باشى ؟ زیرا كه …
ادامه مطلبحكايت آموزنده 3
شیطان نزد پیامبران الهى مى آمد و بیشتر از همه با حضرت یحیى انس داشت . روزى حضرت یحیى به او گفت : من از تو سؤالى دارم . شیطان در پاسخ گفت : مقام تو بالاتر از آن است سؤال تو را جواب ندهم ، هر چه مى خواهى بپرس من پاسخ خواهم داد. حضرت یحیى : …
ادامه مطلبحکایات آموزنده2
خداوند در گذشته ، دو فرشته فرستاد تا اهل شهرى را هلاك كنند، هنگامى كه دو ملك براى انجام ماءموریت به آن شهر رسیدند، به مرد عابدى برخوردند كه در دل شب ایستاده و با گریه و زارى عبادت مى كند. یكى از فرشته ها به دیگرى گفت : این مرد را مى بینى ! كه چگونه گریه و زارى …
ادامه مطلب