اسلام شناسی -شمیم یار

دوباره فصل شکفتن، دوباره شبنم ماه

  دوباره فصل شکفتن، دوباره شبنم ماه دوباره خاطره‌ای از طراوتی دلخواه پُر از نشانة شوق است کهکشان خیال پر از صدای تماشاست کوچه‌های نگاه گذشت یازده، امشب شب دوازده است که عکس ماه بیفتد میان برکه و چاه … کجاست ماه تمامی که عین خورشید است سروربخش به ناگاه جانِ جان‌آگاه … بیا که دست امید است و دامن …

ادامه نوشته »

آدينه

آدينه درداست،  اين که مى فشرد سينه ى مرا آنان که سال هاست ز زنجير بسته اند سوگند خورده اند که اين بار بشکنند حاشا که حيله بازى شان،  مانعى شود تيغم غلاف مرگ شد (آقا) شتاب کن!   بيدار مى کند تب دير ينه ى مرا دستان زخم خورده ى پرپينه ى مرا با نان وعشق، حرمت ديرينه ى …

ادامه نوشته »