اسلام شناسی -شمیم یار

مهدی جان! ای فرزند ماه‌های تابان!

مهدی جان! ای فرزند ماه‌های تابان! عمری است كه به انتظار طلوع تو در ساحل حسرت نشسته‌ایم. قلب‌های تشنه ی ما به اشتیاق ظهور تو می‌تپد و كبوتران دعا، قنوت دست‌هایمان را رو به دریای خدا می‌برند. كی می‌شود كه موج صدای گرم تو برخیزد و زلال قطره‌های ناب تو سیرابمان كند؟ #سلام_بهار_دل_من #اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج ??????? @montazer_ir

ادامه نوشته »

دلم به انتظار تو

دلم به انتظار تو من از قبيله ى شبم ولى تو روشنى تبار چه فصل سردوساکتى، پناه برتو اى بزرگ! غمت به روى شانه ام،  دوباره گريه ميکند از اين سکوت خسته ام،  بيا صدا بزن مرا به آسمان نمى رسم به حجم سبز خانه ات   ببين چه ساده روزرا نشسته ام به انتظار چرا نميرسم به تو،  چرا …

ادامه نوشته »

انتظار

انتظار دراز ناى شب انتظار مى کُشَدم کجايى ايگل من، ايعدالت موعود؟ ز درد دورى تو، ازهر صبر مى نوشم به آفتابِ پس ابرها خبر بدهيد نقاب غيبت خودرا زچهره ات بردار بيا واز خم عدلت،  پياله را پُر کن بيا و(پنجره ى روبه باغ) را بگشاى   فضاى غمزده ى اين ديار ميکشدم که زخم خنجراين روزگارميکشدم غم فراق …

ادامه نوشته »

صبح بى تو

صبح بى تو صبح بى تو رنگ بعد از ظهر يک آدينه دارد بى تو مى گويند تعطيل است کار عشقبازى جغد بر ويرانه مى خواند به انکار تو،  اما خواستم از رنجش دورى بگويم،  يادم آمد در هواى عاشقان پر ميکشد با بى قرارى ناگهان قفل بزرگ تيرگى را مى گشايد   بى تو حتى مهربانى حالتى از کينه …

ادامه نوشته »

آرامش طوفانى

آرامش طوفانى طلوع مى کند آن آفتاب پنهانى دوباره پلک دلم ميپرد، نشانه چيست؟ کسى که سبزتراست ازهزار بار بهار! تو از حوالى اقليم هر کجا آباد در انتظار تو تنها چراغ خانه ى ماست کنار نام تو لنگر گرفت کشتى عشق   ز سمت مشرق جغرافياى عريانى شنيده ام که مى آيد کسى به مهمانى کسى شگفت، کسى آنچنان …

ادامه نوشته »

فصل تقسيم گل وگندم ولبخند

فصل تقسيم گل وگندم ولبخند چشمها،  پرسش بى پاسخ حيرانى ها با گل زخم،  سر راه تو آذين بستيم حاليا دست کريم تو براى دل ما وقت آن شدکه به گل، حکم شکفتن بدهى! فصل تقسيم گل وگندم ولبخند رسيد سايه ى امن کساى تومرا بر سر، بس! چشم تو لايحه ى روشن آغاز بهار   دستها،  تشنه ى تقسيم …

ادامه نوشته »

بهار منتظران

بهار منتظران ديواره هاى فاصله،  تشکيل ميشوند خورشيدهاى روشن ايام نقره فام شب بال ميگشايد وفوج شهابها آيات زخم ميرسدوسينه ها ژرف امشب نگاه کن که چگونه دراين سکوت اى نو بهار منتظران! با حلول تو   زنجيره هاى سيطره،  تحميل ميشوند در آسمان يخ زده قنديل مى شوند بر خيل خفته، سنگ ابابيل ميشوند آماده ى پذ يرش تنزيل …

ادامه نوشته »

وعده سبز

وعده سبز آسمان گستره ى خرّم آبادى ما دفتر هستى وديوان بلند ملکوت بربلنداى شگفت آور بنيان جهان کوه تاکوه، پرازجارى پژواک جنون در فراسوى رهايى،  آن تکبير کبير آى آيينه ى موعود! بپا کن ما را مژده اى دوست که گل ميکند آن (وعده ى سبز)   صبح، آيينه ى اوصاف سحر زادى ما همه حيرت زده از ذوق …

ادامه نوشته »

يادگار

يادگار نام تو طلايه دار خوبيهاست بر طاقچه ى خيالِ فرداها گلچين ترانه هاى سر سبزت مضمون تو يک بهار، خوبى بود آن سوى کرانه هاى رؤيايى توصيف تو، اى هميشه نورانى!   با تو، دل من کنارخوبيهاست تمثال تو يادگار خوبيهاست مجموعه ى ماندگارخوبيهاست اين مايه ى افتخار خوبيهاست لبخند تو اعتبار خوبيهاست آيينه ى انتشار خوبيهاست محمد تقى …

ادامه نوشته »

موعود

موعود بيا موعود! حسن مطلع اين شعر، نام توست سر انگشتانم از موسيقى الهام تو رقصان مرا آتش نزد اين مستى جام از پى هر جام بياور فصل ها را بويى از ارديبهشت عشق شبانه،  آفتابى شو که آيينه در آيينه پرازرنگين کمان است آسمان دررقص پرچمها ببين منظومه هاى آفرينش رو به پايان است   وبا هر واژه،  ضرباهنگ …

ادامه نوشته »