بایگانی برچسب: شهدا

کلام شهدا از غیبت و تهمت و لهو و لعب و لغو و بیهوده گی و پوچی که موجب جمع آوری گناه و اتلاف وقت است، جدا بپرهیزید. به جای انتقاد در پی اصلاح یکدیگر باشید و امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید. شهيد حسن محمدي خاطره ای از شهدا چپ و راست می رفتند و …

ادامه نوشته »

کلام شهدا خدايا! از آنچه كرده‏ام اجر نمي‏خواهم، و به خاطر فداكاري‏هاي خود بر تو فخر نمي‏فروشم، آنچه داشته‏ام تو داده‏اي، و آنچه كرده‏ام تو ميسر نموده‏اي، همه استعدادهاي من، همه قدرت‏هاي من، همه وجود من زاده اراده تو است، من از خود چيزي ندارم كه ارائه دهم، از خود كاري نكرده‏ام كه پاداشي بخواهم. مصطفی چمران خاطره ای از …

ادامه نوشته »

مصطفی چمران

کلام شهدا خدايا مرا به خاطر گناهاني که در طول روز با هزاران قدرت عقل توجيهشان مي‌کنم ببخش!‏ مصطفی چمران خاطره ای از شهدا احترامش به خانم برای خیلی ها باعث تعجب بود. می گفت : « زن موجودی متعالی است، نه در مقایـــسه با موجود دیگری…» می گفت :« جامعه منهای زن، ساقط خواهد شد .» شهید باهنر منبع …

ادامه نوشته »

احمدرضا احدي

خدايا دوست دارم تنهاي تنها بيايم دور از هر کژي، دوست دارم گمنام گمنام بيايم، دور از هر هويتي، خدايا! اگر بگوئي لياقت نداري، خواهم گفت: «لياقت کداميک از الطاف تو را داشته‌ام…؟» احمدرضا احدي خاطره ای از شهدا در عملیات كربلای 2 كه در محور پیرانشهر به حاج عمران و در فصل زمستان در عمق خاك عراق انجام گرفت، …

ادامه نوشته »

شهيد مهدي باكري

ای عزیزان بدانید ماندنمان در گرو رفتنمان است. شهيد مهدي باكري خاطره ای از شهدا یك روز صبح كنار سردار اسماعیل دقایقی نشسته و مشغول گفتگو بودیم كه مدیر داخلی پادگان آمد و گفت: مجاری آب و فاضلاب دستشویی ها بسته شده و باید كسی بازش كند. سردار گفت: خوب، باشد. ترتیب كار را می‌دهم. صبح روز بعد دیدیم سرویس …

ادامه نوشته »

مصطفی چمران

خدايا خسته شده ام ، پير شده ام ، دل شکسته ام ، نااميدم و ديگر آرزويي ندارم.احساس مي کنم که اين دنيا ديگر جاي من نيست ، با همه وداع مي کنم و مي خواهم با خداي خود تنها باشم. مصطفی چمران خاطره ای از شهدا روزهاى آخر سال 1379 ش (سال امام على ‏علیه ‏السلام) بود. در منطقه …

ادامه نوشته »

علي چيت سازان

خدايا توفيقمان ده كه اگر با خون وضو نگرفتيم.با ياد خون دادگان وضو بگيريم. علي چيت سازان خاطره دو سه روز بود مى ديدم توى خودش است. پرسيدم «چته تو؟ چرا اين قدر توُهَمى؟» گفت «دلم گرفته. از خودم دل خورم. اصلاً حالم خوش نيست.» گفتم «همين جورى؟» گفت «نه. با حسن باقرى بحثم شد. داغ كردم. چه مى دونم؟ …

ادامه نوشته »

جعفر مرداني

خدايا توفيق پاره كردن تمام بندهاي عبوديت غير خودت را به من عطا بفرما جعفر مرداني خاطره تازه امده بود سقز یک روز شاید هم دو روز . باید حمله می کردیم به یک روستا که نزدیک سقز بود . ضد انقلاب جمع شده بود آن جا. دو سه تا از بچه ها فشنگ شان تمام شد. خواستیم عقب نشینی …

ادامه نوشته »

شهيد رمضان علي رفيعيان

آینده ما به شما تحصیل کرده ی اسلامی احتیاج دارد… شهيد رمضان علي رفيعيان خاطره شهید علیرضا ناهیدی، فرمانده تیپ ذوالفقار، در طول 29 ماهی كه در جبهه بود، یك ریال هم حقوق نگرفت. همواره كفشهای كتانی به پا داشت. روزهای آخر بود كه یك جفت پوتین از بیت‌المال گرفت. قرار بود برای جلسه‌ای قبل از عملیات به قرارگاه برویم. …

ادامه نوشته »