بایگانی برچسب: یک

?چــه روزها که یک به یک غروب شد، نیآمدی

?چــه روزها که یک به یک غروب شد، نیآمدی چه اشکها که در گلو، رسوب شد نیآمدی خلیل آتـشین سخن، تــبر به دوش بت شکن ((خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیآمدی)) برای ما که خسته ایم و دل شکسته ایم، نه برای عده ای، ولی چه خوب شد نیآمدی! تــمــام طـول هـفته را در انـتـظــار جمعه ام دوبـاره …

ادامه نوشته »

❌اقدام مشکوک روحانی❌با گذشت حدود یک هفته

❌اقدام مشکوک روحانی❌   ✍️با گذشت حدود یک هفته از ناآرامی های آبان 98، برخی سوال های بسیار آزاردهنده وجود دارد که نمی توان از پرسیدن آنها صرف نظر کرد. ✍️مهم ترین سوال که بدون یافتن پاسخی قانع کننده برای آن اساسا عبور از وضعیت فعلی ممکن نیست، این است که واقعا هدف آقای روحانی از سهمیه بندی بنزین، به …

ادامه نوشته »

? بازگشت زودهنگام اسرا، یک رویابود

? بازگشت زودهنگام اسرا، یک رویابود ?رهبر انقلاب: ? روزی بود که وقتی نام آزادگان و گروگانهای عزیز ما در دست دشمن – یعنی شما – برده میشد، دل را غبار غم و اندوه میپوشاند. یک فضای یأس‌آلود بر دلها حاکم بود. واقعاً انسان نمیدانست که سرنوشت این عزیزان، این جوانان پاکیزه و مطهّر، این #فداکاران_میدان_جنگ، در دست آن رژیم …

ادامه نوشته »

در نامه نوشتند که از یک مشتند

?▪️? #اولین_سلام_صبحگاهی در نامه نوشتند که از یک مشتند گفتند که هم بیعت او،هم پشتند ای منتظران!!!! حسین را روز دهم جمعیتی از منتظرانش کشتند #اللهم_عجل_لولیک_الفرج ???▪️??? @montazer_ir

ادامه نوشته »

توبه یعنی بازگشت از یک راه غلط

#سخن_علماء_بزرگان مقام معظم رهبری آیت الله #خامنه_ای ?#توبه یعنی بازگشت از یک راه غلط، از یک فکر غلط. انابه یعنی رجوع الی الله، بازگشت به سمت خدا. این توبه و انابه، به طور طبیعی یک معنائی را در خودش مندرج دارد. وقتی میگوئیم از راه خطا برگردیم، معنایش این است که نقطه‌ی خطا را، راه خطا را شناسائی کنیم؛ این …

ادامه نوشته »

? باد نسبتا شدیدی از یک ساعت قبل شروع به وزیدن کرده بود،

? باد نسبتا شدیدی از یک ساعت قبل شروع به وزیدن کرده بود، زوزه وحشتناک باد در فضای سرد و خاموش آنجا طنین می افکند، خود را در جاده ای تاریک و وحشتناک تنها میدید، گویی گم شده بود… ? از کناره های این جاده بی انتها که چشم به سختی قادر به تشخیص آن بود، بوی خون به مشام …

ادامه نوشته »

⭕️ پارسال بود که یک روز به بابا گفتم می‌خواهم بروم سوریه بجنگم

⭕️ پارسال بود که یک روز به بابا گفتم می‌خواهم بروم سوریه بجنگم. گفت وقتش که شد با هم می‌رویم. فعلا بچه‌ها آن‌جا هستند. کارهای مهم‌تری هست که مانده. من هم گفتم این‌ها توجیه است و خسته‌ام از این‌جا و از این جور دلتنگی‌ها و درد دل ها. آخرش بابا گفت: “تو که شغلت فرهنگی است، اگر واقعا راست می‌گویی …

ادامه نوشته »