معناى خواست از خدا

معناى خواست از خدا اين است كه انسان اعتراف داشته باشد كه همه وسايل از خداست. اين همان حقيقت بندگى است كه لازمه آن فرمانبردارى مى‌باشد. آیه الله مصباح یزدی(بر درگاه دوست، ص37)

ادامه نوشته »

امام خامنه ای: تبلیغات وسیعی که میلیاردها دارند خرجش میکنند

 امام خامنه ای: تبلیغات وسیعی که میلیاردها دارند خرجش میکنند، با این هدف انجام میگیرد که ملّت ایران را که با مقاومت خود، با ایستادگی خود توانسته قدرتهای جهانی را، سلطه‌های بزرگ را در بسیاری از خواسته‌هایشان ناکام بگذارد، مأیوس کنند و از صحنه خارج کنند.

ادامه نوشته »

جنگ های خیلی داخلی(اختلاف خواهر و برادر)

جنگ های خیلی داخلی(اختلاف خواهر و برادر) معمولاً واکنش‌های منفی کودکان خردسال (5-2 سال) در تولد خواهر و برادرهای جديد ظرف مدت چهار ماه کاهش می‌یابد و تا یک سال بعد، بیشتر آن برطرف می‌شود، ولی برخی کودکان به‌گونه‌ای رفتار می‌کنند که گویی قرار نیست حالاحالاها نسیم سازگاری بوزد! اما چرا؟ در این کودکان باید به عواملي هم‌چون: خلق‌وخوی کودک …

ادامه نوشته »

شهيد مهدي بخشايش

 ای معلّمان مملکت و امیدهای آیندۀ مملکت برای شکوفایی نونهالان انقلاب، آیا می‌دانید که پرورش‌دهندۀ نسلی از انقلاب هستید که فردا سنگینی ادامۀ راهِ انقلاب و مسئولیّت طاقت‌فرسای خونِ شهدا بر عهدۀ آن‌هاست؟ پس خود دانید که چگونه با این عزیزان و غنچه‌های نوشکفته رفتار کنید و چگونه پیام حقیر را به آن‌ها برسانید که خوب درس بخوانند و از …

ادامه نوشته »

عزاداری

  عزاداری امام صادق علیه السلام قالَ لي أبي: يا جَعفَرُ أوقِفْ لِي مِن مالي كَذا و كَذا، النَّوادِبُ تَندُبُني عَشرَ سِنينَ بِمِنى أيّامَ مِنى؛  پدرم به من فرمود: اى جعفر! فلان مقدار از دارايى‏‌ام را برايم وقف كن تا گريه‌‏كنندگان در مِنا و در ايّام مِنا ده سال بر من بگريند(الکافی ، ج 9، ص 652،)

ادامه نوشته »

گردنبند با برکت 1

گردنبند با برکت 1 پيرمرد فقیري خدمت رسول الله رسيد و درخواست کمک کرد. حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمود: اكنون چيزي ندارم ولي برو به خانه ي دخترم فاطمه. پيرمرد به خانه ي فاطمه رفت و گفت: فقيري هستم که خدمت پدرت رسيدم، مرا به سوي شما راهنمائي نمود. اي دخت پيامبر! گرسنه‌ام، سيرم كنيد. برهنه‌ام، پوششي …

ادامه نوشته »

دنیا طلبی

آيه شماره 34  از سوره مبارکه توبه دنیا طلبی … وَ الَّذينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا يُنْفِقُونَها في‏ سَبيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَليمٍ …و كسانى كه طلا و نقره را گنجينه (و ذخيره و پنهان) مى‏سازند، و در راه خدا انفاق نمى‏كنند، به مجازات دردناكى بشارت ده  1- سوء استفاده از موقعیّت‏ها، حرام است وبزرگ‏ترین خطر براى علماى …

ادامه نوشته »

در انتظار سبز تو

دير  است  تا که عشق تو از سر به در کنيم در  انـتظار  سـبز تـو، جان را سپر کنيم آواز  صـد پرنـده مـيان سکوت ماست بـرگرد تـا زديـده، گل شـوق پر کنيم گفـتى صـداى پاى دلـم را شـنيده اى بـنشين کز ايـن سـرود، نوايى دگر کنيم بـنشين  در ارتـقاع شـب اى آفتاب من کز  مـاجراى تـلخ جـدايى حـذر کنيم در بـاغهاى آيـنه هـا فـصل رنگه است مـا  آيـنه بـراى تـو، بـيرنگ تر کنيم بـالى نـمانده تـا که زويـرانه هـاى باد در  بـازومان شـاخه ى ديگر سـفر کنيم -بـشنو صـداى چهچه ى ديـده ى مرا کز  قـصه هـاى سـينه تو را با خبر کنيم روزى که دير نيست، چو موجى دونده باش کز سـاحلى بـه سـاحل ديگر گذر کنيم بـازآ-  قـدم  به مزرعه ى شام من بگذار کز  شـبنم  لـطيف سـحر چهره تر کنيم -بـادامنى  پر  از گل شـب بو بيا- که ما از  پاکى سپيــده تــرا بـارور کنـيم

ادامه نوشته »

در انتظار ظهور

شـب تا سحر شب چشمم در  اشک مـلـتـهبم گم گم کرده جـادهى شب را بــا  گريـه پاى تـبسم آواز  پنـجـرهـهـايـم سـوز مـلايم صـبر است تـنـها  مـسـافر  اشکم در  رقــص کنـد تـرنم امـيـدهـاى دروغـيـن در کوچه کوچه ى اين شهر رنگ سکوت گرفـتـنـد رنگ ســيـاه تـوهـم هـان  اى  فـسون مرکب خـود چشـم آينه ها باش آيـينه  هـاى خـياليست افـسـانه سـازى مـردم ابــرى نـمـانده وآبـى کردم دوبـاره چو هر شب در  انـتـظار  حـضورت بـا خـاک کعـبه تـيمم شـايـد صـداى اذانـى از  سـوى  کعـبه مى آيد شـايد  دوبـاره  خـدا با انـسـان نـموده تکلـم آغــاز اســم بـهارى در آســمـان وزمـيـنم گاهـى چو خوشهى پروين گاهـى چو سـاقهى گندم هـمـزاد رســم يـقينى وقـتى مـيان شـب وروز امـيـد  از  تـو نـوشتن آرامـش اسـت وتـلاطم

ادامه نوشته »

از شـبستان شـب موى کسى

از  شـبستان شـب موى کسى بـر مشامم مى رسد بوى کسى روح  سرگردان من پر مى کشد چون کبـوتر بر سر کوى کسى مـى تپد در خويش دشت انتظار از سـمـند پر تکاپوى کسـى آسـمان دور زد از رنگين کمان در  هـواى طـاق ابروى کسى مـى  دمد  از روزن شب آفتاب تـا بـبيند پرتـو روى کسـى در  پريـشانى دل من لود هست درد  چيـن چشم جادوى کسى سمت وسوى خوشتن گم کرده ام مـى دوم تا پاى دل سوى کسى شـب هـمه شب مشفق کاشانى

ادامه نوشته »