تو وزلالى وسرشارى

تو وزلالى وسرشارى خيال سبز تماشايت به ذهن آينه ها جارى ست شب من وشب گيسويت، قصيده ايست چه طولانى ميان رخوت دستانم،  حضور مبهم پائيز است تو اى حضور اهورايى! به يک تبسّم بارانى من وتلاطم تو خالى،  تو وزلالى وسرشارى چراغ روشن شب پژمرد؛ستاره ها همه خوابيدند در اين تلاطم دل تنگى،  بيا واز سر يک رنگى   …

ادامه نوشته »

زندگی مسالمت آمیز

قرآن آيه شماره ٢٨  از سوره مبارکه قصص زندگی مسالمت آمیز قَالَ ذَٰلِكَ بَيۡنِي وَبَيۡنَكَۖ أَيَّمَا ٱلۡأَجَلَيۡنِ قَضَيۡتُ فَلَا عُدۡوَٰنَ عَلَيَّۖ وَٱللَّهُ عَلَىٰ مَا نَقُولُ وَكِيلٞ (موسى پیشنهاد شعیب را پذیرفت و) گفت: این (قرارداد) بین من و تو (برقرار شد، البتّه) هر كدام از دو مدّت را كه به انجام رساندم، پس ستمى بر من نخواهد بود، و خداوند …

ادامه نوشته »

ترانه موعود

ترانه موعود باز هم امشب من ودعاى هميشه ناى نى آيين وعقده هاى گلوگير آه من واين دوباره هاى مکرّر جاده ى رفتن کجاست ـ کيست بگويد؟! از من ودل،  يک قبيله فاصله دارند کوچه نشين شب عبور توأم،  آه آه بخوان با من اى ترانه ى موعود جمعه ى ديگرگذشت وحسرت جاماند   شوق تماشاى آشناى هميشه با غزل …

ادامه نوشته »

راه روشن

قرآن آيه شماره ٧٩  از سوره مبارکه نمل راه روشن فَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِۖ إِنَّكَ عَلَى ٱلۡحَقِّ ٱلۡمُبِينِ پس بر خداوند توكّل كن (و بدان) كه تو بر حقّ آشكار هستى.  1- توجّه به حقانیّت راه و تلقین آن، انسان را در برابر حوادث زودگذر بیمه مى‏كند. «انّك على الحقّ المبین» 2- مخالفان پیامبر، بهانه‏جویى مى‏كردند، وگرنه راه او ابهامى نداشت. …

ادامه نوشته »

تبسّم سحر

تبسّم سحر هوايت آن زمان که از دلم عبور ميکند مسافريکه نيمه شب، طنين گامهاى تو هميشه با خيال تو کنار رود مى روم دَمى که بر کبودى تنم عميق مى شوم به يادت اى تبسّم سحر،  سلام ميکنم   مرا شبيه آنچه از قبيل نور مى کند سکوت کوه ودرّه را پراز غرورميکند ورود،  با ترنمّش تو را مرور …

ادامه نوشته »

تکیه بر بهترین تکیه گاه

قرآن آيه شماره ٢١٧  از سوره مبارکه شعراء تکیه بر بهترین تکیه گاه وَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱلۡعَزِيزِ ٱلرَّحِيمِ و بر (خداى) عزیز و مهربان توكّل كن. 1- به كسى تكیه كنیم كه قدرتمند ودوستدار ما باشد. «وتوكّل ‏على ‏العزیزالرّحیم» ================ بیــا کــه دل بــه امـــید تـــو بســـتم آقــا جـان وزین عمـل به خدا مست مستم آقا جان به هر چه دل …

ادامه نوشته »

رود آيينه

رود آيينه تو مى رسى مثل ماه روشن،  بزير پايت ستاره جارى نمى توان از تو در غزل گفت؛ ترا ابديا ترا ازل گفت چه ميکنيکه به شوق نامت دراين غزلهاى خشک وبيروح ميان بغض سياه ساکت، تو ميرسياى گلوى عاشق! فروغ شبهاست خواندن توبلوغ لبهاست خواندن تو ترا سوار هميشه پيروز! به چشم فردا مگر ببينم   واز دو …

ادامه نوشته »

ارتباط با سرآغاز حیات

قرآن آيه شماره ٥٨  از سوره مبارکه فرقان ارتباط با سرآغاز حیات وَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱلۡحَيِّ ٱلَّذِي لَا يَمُوتُ وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِهِۦۚ وَكَفَىٰ بِهِۦ بِذُنُوبِ عِبَادِهِۦ خَبِيرًا  و بر (خداى) زنده‏ اى كه هرگز نمى‏میرد توكّل كن و به ستایش او تسبیح‏ گوى همین بس كه او به گناهان بندگانش آگاهى دقیق دارد.  1- خدایى را وكیل بگیر كه براى همیشه زنده …

ادامه نوشته »

اى تکلم فصيح

اى تکلم فصيح بسته ايم بر زمين،  با همه وجودمان کاش واژه اى فصيح ميشکفت برلبت خوانده ايم يک غزل روبه قبله ى دلت اى حضور سبز عشق، اى بلند عاشقى! اى تکلّم فصيح! بارش دوباره کن!   دست آسمانيت،  کاش مى گشودمان يا که چشم شاعرت باز ميسرودمان خاک، سبزگشته درلحظه ى سجودمان! به تو معنى يى نداشت بود …

ادامه نوشته »

هواپرستی

قرآن آيه شماره ٤٣  از سوره مبارکه فرقان هواپرستی أَرَءَيۡتَ مَنِ ٱتَّخَذَ إِلَٰهَهُۥ هَوَىٰهُ أَفَأَنتَ تَكُونُ عَلَيۡهِ وَكِيلًا  آیا كسى كه هواى نفس خود را معبود خود قرار داده است دیده ‏اى؟ آیا تو مى‏توانى وكیل او باشى (و به دفاع از او برخیزى و او را هدایت كنى)؟  1- ریشه‏ ى بت‏پرستى، هواپرستى است. «صبرنا على الهتنا – اتّخذ …

ادامه نوشته »