224، دام دنيا!

224، دام دنيا!   قال اميرالمؤ منين عليه السلام :  إِنَّمَا الدُّنْيَا شَرَكٌ وَقَعَ‏ فِيهِ‏ مَنْ‏ لَا يَعْرِفُهُ‏. به راستى كه جهان دامى است كه هر كه آن را نشناسد، در آن در افتد. عيون الحكم و المواعظ (لليثي) ؛ ص177 بتحقيق اين جهان داميست مستور ****هرآنكس بى خبر گرديد و مغرور بيافتد ناگهان در دام صياد ****كشد بيهوده ، از …

ادامه نوشته »

223، جاهل واقعى

223، جاهل واقعى   قال اميرالمؤ منين عليه السلام :  إِنَّمَا الْجَاهِلُ‏ مَنِ‏ اسْتَعْبَدَتْهُ‏ الْمَطَالِبُ. به راستى شخص بى خرد كسى است كه خواسته هاى نفسانى او را بنده و برده خويش سازد. عيون الحكم و المواعظ (لليثي) ؛ ص177 بتحقيق آنكه نادانست و جاهل ****بود افعال او بيقدر و باطل بخواهشهاى نفسش بنده باشد ****بدلخواه خودش چون مرده باشد

ادامه نوشته »

222، عاقل واقعى

222، عاقل واقعى   قال اميرالمؤ منين عليه السلام :  الْعَاقِلُ مَنْ‏ وَعَظَتْهُ‏ التَّجَارِبُ‏. به راستى خردمند كسى است كه ، تجربه ها پندش دهد، و سرد و گرم روزگار پخته و اصلاحشان گرداند. من لا يحضره الفقيه ؛ ج‏4 ؛ ص388. بتحقيق ور كسى باشد خردمند ****بگيرد از تجارب هاى خود پند زسرد و گرم دنيا پخته گردد ****در اين …

ادامه نوشته »

221، با آتش خشم

221، با آتش خشم   قال اميرالمؤ منين عليه السلام :  الْكَاظِمُ مَنْ‏ أَمَاتَ‏ أَضْغَانَهُ‏. شخص فرو خورنده خشم كسى است كه كينه ها را در سينه اش بكشد، و از بدى ديگران بگذرد. عيون الحكم و المواعظ (لليثي) ؛ ص44 هر آنكس كظم غيظ خود نمايد ****در صلح وصفا بر خود گشايد كشد در سينه خود كينه غير ****كند در …

ادامه نوشته »

220، پاداش عمل

220، پاداش عمل   قال اميرالمؤ منين عليه السلام :  انكُمْ‏ مَدِينُونَ‏ بِمَا قَدَّمْتُمْ‏ وَ مُرْتَهَنُونَ بِمَا أَسْلَفْتُمْ. شما به آنچه كه پيش فرستيد جزا داده مى شويد و در گرو آنچه كار زشت كرده ايد، خواهيد بود. عيون الحكم و المواعظ (لليثي) ؛ ص174 بهر چيزى فرستاديد از پيش ****جزا بينيد از آن بس ، بى كم و بيش گروگانيد …

ادامه نوشته »

219، هدف گرفتاريها

219، هدف گرفتاريها   قال اميرالمؤ منين عليه السلام :  إِنَّكُمْ‏ هَدَفُ‏ النَّوَائِبِ‏ وَ دَرِيئَةُ الْأَسْقَامَ. شما در دنيا هدف پيكانهاى گرفتاريها و معبر بيمارى ها هستيد! عيون الحكم و المواعظ (لليثي) ؛ ص174 شما البته ، اى اهل زمانه ****به پيكان گرفتارى نشانه شما سوراخ بيمارى رنجيد ****اگر اين نكته را يكدم بسنجيد

ادامه نوشته »

218، بدترين مردم

218، بدترين مردم   قال اميرالمؤ منين عليه السلام :  شَرُّ النَّاسِ‏ مَنْ‏ سَعَى‏ بِالْإِخْوَانِ‏ وَ نَسِيَ الْإِحْسَانَ. بدترين مردم كسى است كه درباره برادران ببدى كوشد، و نيكى را نسبت به آنان فراموش نمايد. عيون الحكم و المواعظ (لليثي) ؛ ص294 هر آنكس با برادرهاى دينى ****بكوشد در بدى و بد قرينى بود او بدترين افراد مدهوش ****كند نيكى هر …

ادامه نوشته »

217، بدترين علم

217، بدترين علم   قال اميرالمؤ منين عليه السلام :  شَرُّ الْعِلْمِ‏ مَا أَفْسَدْتَ‏ بِهِ رَشَادَكَ. بدترين دانشها دانشى است كه راه رشد و هدايت را بوسيله آن تباه سازى براى خود. عيون الحكم و المواعظ (لليثي) ؛ ص294 هر آن عملى كه زايد شر و افساد ****رذالت مى رساند جاى ارشادبود آن بدترين علم زمانه ****بمثل علم باطل اى يگانه

ادامه نوشته »

216، بدترين مال

216، بدترين مال   قال اميرالمؤ منين عليه السلام :  شَرُّ الْأَمْوَالِ‏ مَا لَمْ‏ يُخْرَجْ‏ مِنْهُ حَقُّ اللَّهِ. بدترين مالها مالى است كه حق خداى بزرگ از آن داده نشده باشد! عيون الحكم و المواعظ (لليثي) ؛ ص294 بدنيا بدترين مال است آنحال ****كه حق الله باشد اندر آن مال هر آنكس حق مال خود نپرداخت ****زآتش بهر خود فردا مكان …

ادامه نوشته »

215، ترك بهشت

215، ترك بهشت   قال اميرالمؤ منين عليه السلام :  تَرْكُ الذَّنْبِ شَدِيدٌ وَ أَشَدُّ مِنْهُ‏ تَرْكُ‏ الْجَنَّة. از گناه گذشتن كار سختى است ، اما سختر از آن گذشتن از بهشت است ! تصنيف غرر الحكم و درر الكلم ؛ ص187 گذشتن از گنه بسيار سخت است ****هر آنكس بگذرد او نيك بخت است وليكن سخت تر ترك بهشت است …

ادامه نوشته »