221، با آتش خشم

221، با آتش خشم   قال اميرالمؤ منين عليه السلام :  الْكَاظِمُ مَنْ‏ أَمَاتَ‏ أَضْغَانَهُ‏. شخص فرو خورنده خشم كسى است كه كينه ها را در سينه اش بكشد، و از بدى ديگران بگذرد. عيون الحكم و المواعظ (لليثي) ؛ ص44 هر آنكس كظم غيظ خود نمايد ****در صلح وصفا بر خود گشايد كشد در سينه خود كينه غير ****كند در …

ادامه نوشته »

220، پاداش عمل

220، پاداش عمل   قال اميرالمؤ منين عليه السلام :  انكُمْ‏ مَدِينُونَ‏ بِمَا قَدَّمْتُمْ‏ وَ مُرْتَهَنُونَ بِمَا أَسْلَفْتُمْ. شما به آنچه كه پيش فرستيد جزا داده مى شويد و در گرو آنچه كار زشت كرده ايد، خواهيد بود. عيون الحكم و المواعظ (لليثي) ؛ ص174 بهر چيزى فرستاديد از پيش ****جزا بينيد از آن بس ، بى كم و بيش گروگانيد …

ادامه نوشته »

219، هدف گرفتاريها

219، هدف گرفتاريها   قال اميرالمؤ منين عليه السلام :  إِنَّكُمْ‏ هَدَفُ‏ النَّوَائِبِ‏ وَ دَرِيئَةُ الْأَسْقَامَ. شما در دنيا هدف پيكانهاى گرفتاريها و معبر بيمارى ها هستيد! عيون الحكم و المواعظ (لليثي) ؛ ص174 شما البته ، اى اهل زمانه ****به پيكان گرفتارى نشانه شما سوراخ بيمارى رنجيد ****اگر اين نكته را يكدم بسنجيد

ادامه نوشته »

218، بدترين مردم

218، بدترين مردم   قال اميرالمؤ منين عليه السلام :  شَرُّ النَّاسِ‏ مَنْ‏ سَعَى‏ بِالْإِخْوَانِ‏ وَ نَسِيَ الْإِحْسَانَ. بدترين مردم كسى است كه درباره برادران ببدى كوشد، و نيكى را نسبت به آنان فراموش نمايد. عيون الحكم و المواعظ (لليثي) ؛ ص294 هر آنكس با برادرهاى دينى ****بكوشد در بدى و بد قرينى بود او بدترين افراد مدهوش ****كند نيكى هر …

ادامه نوشته »

217، بدترين علم

217، بدترين علم   قال اميرالمؤ منين عليه السلام :  شَرُّ الْعِلْمِ‏ مَا أَفْسَدْتَ‏ بِهِ رَشَادَكَ. بدترين دانشها دانشى است كه راه رشد و هدايت را بوسيله آن تباه سازى براى خود. عيون الحكم و المواعظ (لليثي) ؛ ص294 هر آن عملى كه زايد شر و افساد ****رذالت مى رساند جاى ارشادبود آن بدترين علم زمانه ****بمثل علم باطل اى يگانه

ادامه نوشته »

216، بدترين مال

216، بدترين مال   قال اميرالمؤ منين عليه السلام :  شَرُّ الْأَمْوَالِ‏ مَا لَمْ‏ يُخْرَجْ‏ مِنْهُ حَقُّ اللَّهِ. بدترين مالها مالى است كه حق خداى بزرگ از آن داده نشده باشد! عيون الحكم و المواعظ (لليثي) ؛ ص294 بدنيا بدترين مال است آنحال ****كه حق الله باشد اندر آن مال هر آنكس حق مال خود نپرداخت ****زآتش بهر خود فردا مكان …

ادامه نوشته »

215، ترك بهشت

215، ترك بهشت   قال اميرالمؤ منين عليه السلام :  تَرْكُ الذَّنْبِ شَدِيدٌ وَ أَشَدُّ مِنْهُ‏ تَرْكُ‏ الْجَنَّة. از گناه گذشتن كار سختى است ، اما سختر از آن گذشتن از بهشت است ! تصنيف غرر الحكم و درر الكلم ؛ ص187 گذشتن از گنه بسيار سخت است ****هر آنكس بگذرد او نيك بخت است وليكن سخت تر ترك بهشت است …

ادامه نوشته »

214، نشانه حماقت

214، نشانه حماقت   قال اميرالمؤ منين عليه السلام :  تُعْرَفُ حَمَاقَةُ الرَّجُلِ بِالْأَشَرِ فِي النِّعْمَةِ وَ كَثْرَةِ الذُّلِ‏ فِي‏ الْمِحْنَةِ. نادانى مرد گاهى از اينجا شناخته مى شود كه ، در نعمت ناسپاسى كند و در گاه محنت و رنج بيتابى بسيار نشان مى دهد. عيون الحكم و المواعظ (لليثي) ؛ ص203 دو چيز آمد نشان مرد احمق ****كه هر …

ادامه نوشته »

213، آماده مرگ

213، آماده مرگ   قال اميرالمؤ منين عليه السلام :  تَرَحَّلُوا فَقَدْ جُدَّ بِكُمْ‏ وَ اسْتَعِدُّوا لِلْمَوْتِ فَقَدْ أَظَلَّكُم‏. بار بربنديد كه اينكار بر شما سخت است ، و آماده مرگ شوديد كه ، سايه خود را بر سر شما مى گستراند. نهج البلاغة (للصبحي صالح) ؛ ص95 بكوچيدن از جهان ، كاين راه دشوار ****بود در پيش و كوچيدن بناچار …

ادامه نوشته »

212، از خود راضى

212، از خود راضى   قال اميرالمؤ منين عليه السلام :  الرَّاضِي عَنْ نَفْسِهِ مَسْتُورٌ عَنْهُ عَيْبُهُ‏ وَ لَوْ عَرَفَ‏ فَضْلَ‏ غَيْرِهِ‏ لَسَاءَهُ‏ «6» مَا بِهِ مِنَ النَّقْصِ وَ الْخُسْرَانِ. آنكه از خود راضى است عيبش از وى پوشيده است اگر اين شخص ‍ شناساى فضل و برترى ديگران بود نقص و كمبود خود را جبران مى كرد، ولى افسوس كه …

ادامه نوشته »