237، فريب فرساينده قال اميرالمؤ منين عليه السلام : غُرُورُ الْأَمَلِ يُنْفِدُ الْمَهَلَ وَ يُدْنِي الْأَجَلَ . فريب آرزوهاى دور و دراز را خوردن ، دوران زندگانى را تمام مى كند، و اجل را نزديك مى سازد. تصنيف غرر الحكم و درر الكلم ؛ ص314 چو در دل آرزوئى پرورانى ****فريبى خورده اى در زندگانى هنوز از آرزويت گل نچيدى …
ادامه مطلب236، خير ناگهانى
236، خير ناگهانى قال اميرالمؤ منين عليه السلام : رُبَّ خَيْرٍ وَافَاكَ مِنْ حَيْثُ لَا تَرْتَقِبُهُ. چه بسا خير و خوبى كه از جائى كه چشم اميد ندارى بتو مى رسد. عيون الحكم و المواعظ (لليثي) ؛ ص267 بسا خيريكه ناگه سويت آيد ****برويت باب خوشحالى گشايد زجاهائيكه چشم از وى ندارى ****كه آن را در حساب خويش آرى
ادامه مطلب235، فصل بهتر از وصل !
235، فصل بهتر از وصل ! قال اميرالمؤ منين عليه السلام : رُبَّ مُوَاصَلَةٍ خَيْرٌ مِنْهَا الْقَطِيعَةُ. چه بسا پيوند و وصلتى را بريدن بهتر از آن پيوند است . عيون الحكم و المواعظ (لليثي) ؛ ص267 بسا پيوند و وصلتهاى ناجور ****كه دارد مردمى را زنده در گور بريدن بهتر از پيوند باشد ****اگر قومى از آن خرسند باشد
ادامه مطلب234، اعتراف بهتر از پوزش
234، اعتراف بهتر از پوزش قال اميرالمؤ منين عليه السلام : ربَّ جُرْمٍ أَغْنَى عَنِ الِاعْتِذَارِ عَنْهُ الْإِقْرَارُ بِه. چه بسا جرمى كه اقرار كردن به آن شخص را از پوزش خواستن از آن گناه بى نياز مى سازد. تصنيف غرر الحكم و درر الكلم ؛ ص195 بسا جرمى كه گر اقرار دارى ****ديگر مستغنى از هر اعتذارى زاقرار ار …
ادامه مطلب233، بيگانه نزديك
233، بيگانه نزديك قال اميرالمؤ منين عليه السلام : رُبَّ بَعِيدٍ أَقْرَبُ مِنْ كُلِ قَرِيب چه بسا شخص غريب بيگانه اى كه از هر قوم و خويش نزديكى نزديكتر است ! تصنيف غرر الحكم و درر الكلم ؛ ص430 بسا بيگانگان دور و تفكيك ****كه باشد بهر تو نزديك نزديك اگر چه از قرابت با تو دور است ****زكردارش بچشمت …
ادامه مطلب232، قاتل دانشمند
232، قاتل دانشمند قال اميرالمؤ منين عليه السلام : رُبَ عَالِمٍ قَتَلَهُ عِلْمُهُ. چه بسا دانشمندى كه كردارش او را بكشتن دهد، چون بعملش عمل نكرده است . عيون الحكم و المواعظ (لليثي) ؛ ص266 چه بسيار عالمى كز علم خود زار ****بدست قاتل خود شد گرفتار بتن بس جامه زعلم بى عمل دوخت ****در آتش چون درخت بى ثمر …
ادامه مطلب231، نصف پيرى
231، نصف پيرى قال اميرالمؤ منين عليه السلام : التَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ وَ الْهَمُ نِصْفُ الْهَرَمِ وَ قِلَّةُ الْعِيَالِ أَحَدُ الْيَسَارَيْن. يكى از دو آسايش ، نانخوران كم داشتن ، دوستى با مردم نصف عقل ، و غصه خوردن نصف پيرى است . تحف العقول ؛ النص ؛ ص221 دوره آسايش و يك كم عياليست ****دگر زان خرج و دخل …
ادامه مطلب230، انسان بيچاره !
230، انسان بيچاره ! قال اميرالمؤ منين عليه السلام : مِسْكِينٌ ابْنُ آدَمَ مَكْتُومُ الْأَجَلِ مَكْنُونُ الْعِلَلِ مَحْفُوظُ الْعَمَلِ تُؤْلِمُهُ الْبَقَّةُ وَ تَقْتُلُهُ الشَّرْقَةُ وَ تُنَتِّنُهُ بيچاره فرزند آدم كه اجلش پنهان ، و در درد و الم پيچيده شده و عملش ثبت است ، از نيش پشه در آزار است ، اگر آب در گلويش بماند مى ميرد عرق …
ادامه مطلب229، تكبير چرا؟
229، تكبير چرا؟ قال اميرالمؤ منين عليه السلام : مَا لِابْنِ آدَمَ وَ [الْفَخْرُ] الْفَخْرِ أَوَّلُهُ نُطْفَةٌ وَ آخِرُهُ جِيفَةٌ وَ لَا يَرْزُقُ نَفْسَهُ وَ لَا يَدْفَعُ حَتْفَه اولاد آدم را چه جاى افتخار و ناز است ؟ كسيكه اولش نطفه و منى و آخرش لاشه گنديده است ، و نمى تواند بخودش روزى رساند و نه مرگ را …
ادامه مطلب228، الهام علم
228، الهام علم قال اميرالمؤ منين عليه السلام : إِذَا أَرْذَلَ اللَّهُ عَبْداً حَظَرَ عَلَيْهِ الْعِلْم. زمانى كه خداوند بندهاى را خوار كند دانش را از او منع نمايد. نهج البلاغة (للصبحي صالح) ؛ ص526هم سازد. چو باشد بنده اى محبوب معبود ****به قلبش ديده عملش شود جود دگر توفيقش از علم و عمل هست ****و اندر راه خوشبختى كند …
ادامه مطلب