امام صادق (ع ) فرمود:

4- مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى الْخَزَّازِ عَنْ غِيَاثِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ الشَّيْطَانَ يُدِيرُ ابْنَ آدَمَ فِى كُلِّ شَيْءٍ فَإِذَا أَعْيَاهُ جَثَمَ لَهُ عِنْدَ الْمَالِ فَأَخَذَ بِرَقَبَتِهِ اصول كافى جلد 4 صفحه :3 رواية :4 امام صادق (ع ) فرمود: شيطان پسر آدم را در هر …

ادامه نوشته »

امام باقر (ع ) فرمود:

3- عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ أَبِى أَيُّوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِى جَعْفَرٍ ع قَالَ مَا ذِئْبَانِ ضَارِيَانِ فِى غَنَمٍ لَيْسَ لَهَا رَاعٍ هَذَا فِى أَوَّلِهَا وَ هَذَا فِى آخِرِهَا بِأَسْرَعَ فِيهَا مِنْ حُبِّ الْمَالِ وَ الشَّرَفِ فِى دِينِ الْمُؤْمِنِ اصول كافى جلد 4 صفحه :3 رواية :3 امام باقر (ع ) فرمود: دو گرگ …

ادامه نوشته »

حماد بن بشير گويد:

2- عَلِيٌّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ بُكَيْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ بَشِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ مَا ذِئْبَانِ ضَارِيَانِ فِى غَنَمٍ قَدْ فَارَقَهَا رِعَاؤُهَا أَحَدُهُمَا فِى أَوَّلِهَا وَ الْآخَرُ فِى آخِرِهَا بِأَفْسَدَ فِيهَا مِنْ حُبِّ الْمَالِ وَ الشَّرَفِ فِى دِينِ الْمُسْلِمِ اصول كافى جلد 4 صفحه :3 رواية :2 حماد بن بشير گويد: شنيدم از …

ادامه نوشته »

حضرت صادق (ع ) فرمود

حضرت صادق (ع ) فرمود: ريشه و سر هر خطا كارى دوستى دنيا است . اصول كافى جلد 4 صفحه :2 رواية :1 توضيح : بايد دانست كه دنيا و دوستى آن بخودى خود مذموم نيست ، آنچه مذموم است آن دنيائى است كه انسانرا از كسب كمالات و تحصيل آخرت باز دارد، و او را بمهالك اندازد، و گرنه …

ادامه نوشته »

حکایت آموزنده 9

جابر جعفى نقل مى كند: بعد از خاتمه اعمال حج ، با جمعى به خدمت امام محمد باقر علیه السلام رسیدیم   هنگامى كه خواستیم با حضرت وداع كنیم ، عرض ‍ كردیم توصیه اى بفرمایند! اظهار داشتند: – اقویاى شما به ضعفا كمك كنند! اغنیا از فقرا دلجویى نمایند! هر یك از شما خیر خواه برادر دینى اش باشد. …

ادامه نوشته »

حکایت آموزنده 8

ماءمون رقى نقل مى كند: روزى خدمت امام صادق علیه السلام بودم ، سهل بن حسن خراسانى وارد شد، سلام كرده ، نشست . آن گاه عرض كرد: – یابن رسول الله ، امامت حق شماست زیرا شما خانواده راءفت و رحمتید، از چه رو براى گرفتن حق قیام نمى كنید، در حالى كه یكصدهزار تن از پیروانتان با شمشیرهاى …

ادامه نوشته »

حکایت آموزنده 7

امام موسى بن جعفر علیه السلام فرمود: – اى عاصم ! چگونه به یكدیگر رسیدگى و به هم كمك مى كنید؟ عرض كرد: – به بهترین وجهى كه ممكن است مردم به حال یكدیگر برسند. فرمود: – اگر یكى از شما تنگدست شود و بیاید خانه برادر مؤ منش و او در منزل نباشد، آیا مى تواند بدون اعتراض كسى …

ادامه نوشته »

حکایت آموزنده 6

معلى بن خیس مى گوید: در یكى از شب هاى بارانى ، امام صادق علیه السلام از تاریكى شب استفاده كردند و تنها از منزل بیرون آمده ، به طرف ((ظله بنى ساعده ))(سایبانى كه مردم روزها براى در امان بودن از گرماى طاقت فرسا به زیر آن جمع مى شدند و شب هنگام مكان مناسبى بود براى فقرا و …

ادامه نوشته »

حکایت آموزنده 5

هارون پسر جهم نقل مى كند: هنگامى كه حضرت صادق علیه السلام در ((حیره )) منصور دوانیقى را ملاقات نمود، من در خدمت ایشان بودم . یكى از سران سپاه منصور پسر خود را ختنه كرده بود. عده زیادى از اعیان و اشراف را براى ولیمه دعوت كرد. امام صادق علیه السلام نیز از جمله دعوت شدگان بودند. سفره آماده …

ادامه نوشته »

حکایت آموزنده 4

حضرت موسى علیه السلام در حالى كه به بررسى اعمال بندگان الهى مشغول بود، نزد عابدترین مردم رفت . شب كه فرا رسید، عابد درخت انارى را كه در كنارش بود تكان داد و دو عدد انار افتاد. رو به موسى كرد و گفت : اى بنده خدا تو كیستى ؟ تو باید بنده صالح خدا باشى ؟ زیرا كه …

ادامه نوشته »