اخبار از آتيه

20 – اخبار از آتيه مرحوم آقاى رضوى فرمودند مرحوم بيدآبادى مذكور به قصد تشرف به مدينه منوره از طريق بوشهر به شيراز تشريف آوردند و قريب دوماه توقف فرمودند و در آن اوقات بين عموم طبقات مردم دودستگى ايجاد شده بود يعنى مشروطه خواهان و استبدادطلبان و مرحوم بيدآبادى در مسئله اصلاح ذات بين و جلوگيرى از فساد و …

ادامه نوشته »

پرهيز از لقمه شبهه

19 – پرهيز از لقمه شبهه و نيز جناب آقاى ايمانى فرمودند در همان روز اول ورود آقاى بيدآبادى به مرحوم والد فرمودند خوراك من تنها بايد ازآنچه خودت تدارك مى كنى باشد و آنچه ديگرى بياورد قبول نكن . تصادفا روزى مرحوم آقاى حاج شيخ ‌الاسلام – اعلى اللّه مقامه – يك جفت كبك آوردند و به مرحوم والد …

ادامه نوشته »

توسل به قرآن و فرج قريب

18 – توسل به قرآن و فرج قريب جناب حاج محمد حسن ايمانى گفتند زمانى امر تجارت مرحوم پدرشان آقاى على اكبر مغازه اى مختل شد و گرفتار مطالبات بسيار و نبودن قدرت بر ادا شدند، در آن اوان جناب عالم ربانى مرحوم حاج شيخ محمد جواد بيدآبادى كه در داستان اول و چهارم از ايشان ذكرى شد از اصفهان …

ادامه نوشته »

كرامت علما

17 – كرامت علما جناب آقاى حاج آقا معين شيرازى ساكن تهران نقل فرمودند كه روزى به اتفاق يكى از بنى اعمام در خيابان تهران ايستاده منتظر تاكسى بوديم تا سوار شويم و به محل موعودى كه فاصله زيادى داشت برويم . قريب نيم ساعت ايستاديم هرچه تاكسى مى آمد يا پر از مسافر بود يا نگه نمى داشت و …

ادامه نوشته »

شرافت علما

16 – شرافت علما و نيز نقل فرمود كه جد من مرحوم آخوند ملا عبداللّه بهبهانى شاگرد شيخ اعظم يعنى شيخ مرتضى انصارى – اعلى اللّه مقامه – بود و در اثر حوادث روزگار به قرض زيادى مبتلا مى شود تا اينكه مبلغ پانصد تومان (البته در يكصد سال قبل خيلى زياد بود) مقروض مى گردد و عادتا اداى اين …

ادامه نوشته »

عنايت علوى

15 – عنايت علوى عالم متقى مرحوم حاج ميرزا محمد صدر بوشهرى نقل فرمود هنگامى كه پدرم مرحوم حاج شيخ محمد على از نجف اشرف به هندوستان مسافرتى نمود، من و برادرم شيخ احمد در سن شش هفت سالگى بوديم ، اتفاقا سفر پدرم طولانى شد به طورى كه آن مبلغى كه براى مخارج به مادر ما سپرده بود تمام …

ادامه نوشته »

نجات از غرق

14 – نجات از غرق و نيز از جناب شيخ حسين تبريزى نقل فرمودند كه ايشان فرموده در نجف اشرف روز جمعه به قصد تفريح به كوفه رفتم و در كنار شط قدم مى زدم به جايى رسيدم كه بچه ها صيد ماهى مى كردند، يك نفر از ساكنين نجف آنجا بود با آنكه براى صيد ماهى دام مى انداخت …

ادامه نوشته »

نجات هزاران نفر از هلاكت

13 – نجات هزاران نفر از هلاكت حضرت آقاى حاج سيد محمد على قاضى تبريزى كه در سه سال قبل در تهران چندى توفيق زيارتشان نصيب و از مصاحبتشان بهره مند بودم ، داستانهايى از آن بزرگوار در نظر دارم از آنجمله فرمودند: مسجد شش گلان تبريز كه امامت آن با جناب آقاى ميرزا عبداللّه مجتهدى است در چهار سال …

ادامه نوشته »

دو قضيه عجيب

12 – دو قضيه عجيب از مرحوم حاج شيخ مرتضى طالقانى در مدرسه سيد نجف اشرف ، شنيدم كه فرمود در اين مدرسه در زمان مرحوم آقاى سيد محمد كاظم يزدى ، دو قضيه عجيب و متضاد مشاهده كردم ؛ يكى آنكه در فصل تابستان كه عده اى از طلاب در صحن وعده اى پشت بام مى خوابيدند شبى از …

ادامه نوشته »

عنايت حسين (ع )

11 – عنايت حسين (ع ) شنيدم از زاهد عابد و واعظ متعظ مرحوم حاج شيخ غلامرضاى طبسى كه تقريبا در 35 سال قبل جبه ج شيراز تشريف آورده و چند ماهى در مدرسه آقا باباخان توقف داشتند و بنده هم به فيض ملاقاتشان رسيدم ، فرمود با چند نفر از دوستان با قافله به عتبات عاليات مشرف شديم هنگام …

ادامه نوشته »