فصل 5. نسبت خدا با همه چيز يكى است

فصل 5. نسبت خدا با همه چيز يكى است
نسبت ذات خداى سبحان و اسماى حسناى او به غير او از موجودات نيازمند، ممتنع است كه به سبب معيت و لا معيت و اضافه و لا اضافه مختلف باشد، و گرنه با برخى موجودات بالفعل است و با برخى بالقوه ، در نتيجه ذات او مركب از دو جهت فعل و قوه خواهد بود، و نيز صفات او به حسب تغيير امورى كه پى در پى تجدد مى يابند تغيير خواهد يافت – كه خداوند والاتر از اين است – بلكه نسبت ذات او – كه از تمام جهات ، فعليت صرف و غناى محض مى باشد – به جميع موجودات – هر چند از حوادث زمانى باشند – نسبتى واحد و ايجابى است و (معيت او با آنها) معيتى قيومى و ثابت و غيرزمانى و اصلا غير متغير است ،

و همه در نزد او واجب الوجودند و به اندازه استعدادهاى خود از غناى حق متعال به غنا رسيده اند، البته هر كدام در وقت خود و بر حسب تاب و توان خويش . و جز اين نيست كه امكان و فقر و فقد آنها در مقايسه با ذات آنها و قابليتهاى ذاتشان است ، و البته در آنجا (يعنى در مقام ذات ربوبى ) امكان و قوه اى وجود ندارد (بلكه فعليت محض است و همه چيز از گذشته و آينده در نزد او حاضر است ).
از اين رو مكان و موجودات مكانى همگى نسبت به خداى سبحان ، در معيت وجود، بسان يك نقطه است : والسموات مطويات بيمينه (175): ((و آسمانها به دست او برچيده خواهد شد))، و زمان و موجودات زمانى ، ازليها و ابديها، همگى در نزد او يكى هستند: جف القلم بما هو كائن (176): ((قلم تقدير از نوشتن هر آنچه شدنى است خشكيد (و هر چه بودنى است نوشت )) ما من نسمة كاينة الا و هى كاينة (177) : ((هيچ موجود جاندار بودنى نيست مگر اينكه بود شده است ))، و تمام موجودات اعم از آشكارها و نهانها، در فيضان از او به مانند موجود واحدى هستند(178): ما خلقكم و لا بعثكم الا كنفس واحدة (179): ((آفرينش و برانگيختن شما (از گور) جز به مانند (آفرينش و برانگيختن ) يك تن نيست .))
(آرى ) پيشى و پسى ، تازگى و كهنگى و حضور و غيبت در اين موجودات تنها در مقايسه آنها با يكديگر است (و به اصطلاح ، نسبى است ) و تنها ادراكات كسانى كه در سياهچال زمان محبوس ، و در زندان مكان مسجونند چنين مى نمايد، هر چند كه اين مطلب از چيزهايى است كه اوهام آن را غريب مى شمارد و فهم هاى نارس از آن نفرت دارد.
اما اين آيه كه مى فرمايد: كل يوم هو فى شاءن (180) ((هر روز او دست اندركار چيزى است ))، معناى آن بنابر قول يكى از اهل علم آن است كه : شؤ ونى است كه آن ها را آشكار مى سازد نه اينكه آنها را مى آغازد. (دقت كن ).

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.