فصل 15. عالم ملكوت
اى برادر، سپس انديشه ات را در ملكوت به پرواز درآر، و چه دانى كه ملكوت چيست ؟! ملكوت چيزهايى است كه از ديده ها نهان است چنانكه ملك چيزهايى است كه در برابر ديده ها آشكار است . و آن عالم غيب و بقاست چنانكه اين عالم عالم شهود و فناست . ((و اين چنين ملكوت آسمانها و زمين را به ابراهيم نمايانديم (تا نشانه هاى ما را ببيند) و تا از اهل يقين گردد))(595). ((آيا در ملكوت آسمانها و زمين و آنچه خدا آفريده ننگريستند و در اينكه شايد اجلشان نزديك شده باشد؟ پس به كدام سخن پس از اين (قرآن ) ايمان مى آورند))؟(596)
پس اى برادر، در ملكوت بنگر، باشد كه درهاى آسمان بر تو گشوده شود و پاره اى از شگفتيهاى عزت و جبروت الهى را ببينى و از تابش برق لاهوت پرتوى بر تو بتابد. ملكوت بر دو قسم است :
1) قسمى كه هيچ ارتباطى با اين عالم ندارد چه ارتباط حلولى و چه تدبيرى ، و آنها يا واسطه هاى جود و فيض خداى سبحان هستند مثل عقول و ارواح كه در گذشته گفتيم ، و يا غرق ذكر خداوندند مثل فرشتگان كروبى و غير آنها كه در آينده به خواست خداوند از آنها سخن خواهيم گفت .
2) و قسمى كه با تصرف و تدبير و تحريك خود با اين عالم مربوطند و به آنها روحانيات گويند. برخى از آنها مربوط به آسمانها هستند كه ملكوت اعلى نام دارند، و برخى مربوط به زمينى ها هستند كه ملكوت اسفل ناميده مى شوند، و هر كدام را اجناس و طبقات بسيارى بر اساس تفاوت طبقات اجسام است ، زيرا هيچ جسم آسمانى يا زمينى نيست مگر آنكه جوهرى ملكوتى دارد، و در مورد انسان به آن اشاره كرديم و به خواست خداوند بقيه سخن را در مقصدهاى كتاب خواهيم آورد. ((منزه خدايى كه ملكوت هر چيزى به دست اوست و همه به سوى او بازگردانيده مى شويد)).(597)